اصحاب و یاران، گرد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را گرفته بودند و به سخنانش گوش میدادند. ناگهان دیدند پسر بچهای نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! من پسری هستم که پدرم از دنیا رفته است، مادر و خواهرم نیز بی سرپرستند. از آنچه خداوند به شما عنایت فرموده است، به ما کمک کن! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به بلال فرمود: به خانه من برو و هر غذایی که یافتی آن را بیاور! بلال به حجرههایی که مربوط به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود رفت و پس از جستجو، بیست و یک دانه خرما پیدا کرد و به خدمت ایشان آورد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن پسر فرمود: بیا این خرماها را از من بپذیر! هفت دانه آن مال خودت، هفت دانه دیگر مال خواهرت و هفت دانه باقیمانده مال مادرت باشد. در این هنگام یکی از اصحاب به نام معاذ دست نوازش بر سر آن یتیم کشید و گفت: خداوند تو را از یتیمی بیرون آورد و جانشین پدرت سازد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به معاذ فرمود: محبت تو را به این یتیم دیدم. بدان که هر کس یتیمی را سرپرستی کند و دست نوازش بر سر او بکشد، خداوند به تعداد هر مویی که از زیر دست او میگذرد، پاداش شایستهای به او میدهد، گناهی از گناهان او را محو میسازد و مقام او را بالا میبرد(2629).