شخصی صوفی مسلک خدمت امام سجاد (علیه السلام) رسید و گفت: چرا شما جنگ و جهاد را رها کرده و هر سال به حج میروید و حال آنکه خداوند در ستایش از جهاد فرمودهاند: ان الله اشتری من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بأن لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من أوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به وذلک هو الفوز العظیم؛(1318) خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خریداری کرده که (در برابرش) بهشت برای آنها باشد (به این گونه که) در راه خدا پیکار میکنند میکشند و کشته میشوند این وعده حقی است بر او که تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟ اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا کردهاید و این است آن پیروزی بزرگ. بنابراین آیا بهتر نیست به جای حج، جهاد کنید؟! امام سجاد (علیه السلام) به او فرمودند: دنباله آیه را هم بخوان که در اوصاف رزمندگان میفرماید: التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله و بشر المؤمنین؛(1319) توبه کنندگان، عبادت کاران، سپاس گویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجده آوران، آمران به معروف و نهی کنندگان از منکر و حافظان حدود (و مرزهای الهی (مؤمنان حقیقیاند)؛ بشارت ده به (این چنین) مؤمنان.
من اگر چنین رزمندگانی با چنین اوصافی که در این آیه آمده است داشتم، برای جهاد اقدام میکردم، لیکن من افراد لایقی که رهبری مرا بپذیرند و از من اطاعت نمایند، نمیبینم و لذا دست به جهاد نزدهام و به حج میروم.(1320) از این حدیث استفاده میشود که جهاد اسلامی با جنگهای عادی و لشکرکشیهای کشور گشایانه، تفاوت داشته و نیاز به سپاهیانی با تقوا، خداشناس، بصیر و مکتبی دارد تا به گسترش عقدیه دینی کمک کند و اسلام و انقلاب را صادر نماید.(1321)