پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به جبرئیل امین که مقربترین ملک در دستگاه خداوند است فرمود: جبرئیل! مرا موعظه کن! جبرئیل ملک مقرب هست، امین وحی هست، واسطه بین خدا و انبیاء هست، پیغام آور از طرف حق برای رسل هست. اما پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) کجا و او کجا؟... حالا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با آن شخصیت و موقعیت و جلالت به جبرئیل میفرماید: مرا موعظه کن! این یعنی چه؟ یعنی بشر، دست از منیت بردار! بشر یک روح متواضعی داشته باش! حرف شنو باش! آدم متدین متکبر نیست. متواضع است.(883)
افراد برجسته باید تواضع و عبادتشان بیشتر باشد.
از عوامل تأثیر کلام در دیگران، خیرخواهی، دلسوزی، مهربانی، بیتوقعی و تواضع است.
برای دریافت علم، باید در مقابل استاد، ادب و تواضع داشت.
تواضع نسبت به عالمان و اساتید، از اخلاق انبیاست.
بندگان خاص خداوند، مظهر تواضع هستند.
تواضع، ثمره بندگی و نخستین نشانه آن است.
تواضع نسبت به همه مردم لازم است. (نسبت به زن و مرد، کوچک و بزرگ، دانا و نادان).
در اهمیت تواضع همین بس که خداوند پیامبر را به آن فرمان میدهد.
لا تمش فی الأرض مرحاً در این آیه لقمان به فرزندش میگوید: در زمین متکبرانه راه نرو و در سوره فرقان، اولین نشانه بندگان خوب خدا، حرکت متواضعانه آنهاست. عباد الرحمن الذین یمشون علی الأرض هوناً (فرقان، 63).
یکی از اسرار نماز که در سجده آن بلندترین نقطه بدن را (حداقل در هر شبانه روز 34 مرتبه در هفده رکعت نماز واجب) روی خاک میگزاریم، دوری از تکبر، غرور و تواضع در برابر خداوند است.
گرچه تواضع در برابر تمام انسانها لازم است، اما در برابر والدین، استاد و مؤمنان لازمتر است. تواضع در برابر مؤمنان، از نشانههای برجسته اهل ایمان است. أذله علی المؤمنین (مائده، 54)
بر خلافت تقاضای متکبران که پیشنهاد دور کردن فقرا را از انبیا داشتند، آن بزرگواران میفرمودند: ما هرگز آنان را طرد نمیکنیم. و ما أنا بطارد الذین امنوا (هود، 29).
انسان ضعیف و ناتوانی که از خاک و نطفه آفریده شده، و در آینده نیز مرداری بیش نخواهد بود، چرا تکبر میکند؟!
مگر علم محدود او با فراموشی آسیبپذیر نیست؟! مگر زیبایی، قدرت، شهرت و ثروت او، زوالپذیر نیست؟! مگر بیماری، فقر و مرگ را در جامعه ندیده است؟! مگر تواناییهای او نابود شدنی نیست؟! پس برای چه تکبر میکند؟! قرآن میفرماید: متکبرانه راه نروید که زمین سوراخ میشود، گردن کشی نکنید که از کوهها بلندتر نمیشوید. و لا تمش فی الأرض مرحاً انک لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولا (اسرا، 38).
نمونههایی از تواضع اولیای الهی
1 - شخص اول آفرینش که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است، آن گونه مینشست که هیچ امتیازی بر دیگران نداشت و افرادی که وارد مجلس میشدند و حضرت را نمیشناختند، میپرسیدند:
کدام یک از شما پیامبر است؟ ایکم رسول الله (بحارالانوار، ج 47، ص 47.)
2 - در سفری که برای تهیه غذا هر کس کاری را به عهده گرفت، پیامبر نیز کاری را به عهده گرفت و فرمود: جمع کردن هیزم با من. ( بحارالانوار، ج 47، سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)).
3 - همین که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دیدند برای نشستن بعضی فرش نیست، عبای خود را دادند تا چند نفری روی عبای حضرت بنشینند. (بحارالانوار، ج 16، ص 235.)
پوشیدن لباس ساده، سوار شدن بر الاغ برهنه، شیر دوشیدن، هم نشینی با بردگان، سلام کردن به اطفال، وصله کردن کفش و لباس، پذیرفتن دعوت مردم، جارو کردن منزل، دست دادن به تمام افرادو سبک نشمردن غذا از سیرههای حضرت بود. (بحارالانوار، ج 16، ص 155 و بحارالانوار، ج 73، ص 208).
4 - برخی شیعیان خواستند به احترام امام صادق (علیه السلام) حمام را خلوت و به اصطلاح قرق کنند، حضرت اجازه نداد و فرمود: لا حاجة لی فی ذلک المؤمن اخف من ذلک نیازی به این کار نیست، زندگی مؤمن سادهتر از این تشریفات است. (بحارالانوار، ج 47، ص 47).
5 - هر چه اصرار کردند که سفره امام رضا (علیه السلام) از سفره غلامان جدا باشد، آن حضرت نپذیرفت. (کودک، فلسفی، ج 2، ص 457).
6 - شخصی در حمام، امام رضا (علیه السلام) را نشناخت و از او خواست تا او را کیسه بکشد، حضرت بدون معرفی خود و با کمال وقار تقاضای او را قبول کرد. همین که آن شخص حضرت را شناخت، شروع به عذر خواهی کرد، حضرت او را دلداری دادند. (بحارالانوار، ج 49، ص 99).
از نشانههای تواضع، پذیرفتن پیشنهاد و انتقاد دیگران و نشستن در پایینتر از جایی است که در شان اوست.
تواضع و ادب وسیله موفقیت است.