تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

تقاضای جالب خدمتگزار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

ربیعه بن کعب از مسلمانان نیک سرشتی بود که هفت سال مانند غلامی خدمتگزار، در خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، پس از هفت سال خدمت، روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمود: تو هفت سال به ما خدمت کردی، آیا حاجتی نداری که به من بگویی تا آن را برآورم؟ ربیع عرض کرد: ای رسول خدا! به من مهلت بده تا بیندیشم که چه تقاضایی از تو کنم.
آن روز گذشت و صبح روز بعد، ربیعه به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای ربیعه! اکنون حاجت خود را بگو.
ربیعه گفت: حاجتم این است، از خدا بخواه تا مرا در بهشت همنشین تو کند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: چه کسی به تو آموخت که از من چنین تقاضایی کنی؟
ربیعه گفت: ای رسول خدا کسی به من آن را نیاموخت، بلکه خودم پیش خود فکر کردم و با خود گفتم: اگر مال و ثروت از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بخواهم ناپایدار است، و اگر عمکر طولانی یا فرزند بخواهم، سرانجام آن‏ها مرگ است، از این رو تقاضای چیزی پایدار کردم.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سرش را پایین انداخت و ساعتی در فکر فرو رفت، سپس فرمود: افعل ذلک فاعنی بکثره السجود؛ این تقاضای تو را بر آوردم، ولی مرا به سجده‏های بسیار کمک کن.
یعنی اگر سجده‏های بسیار کنی، برای وصول به هدف و به دست آوردن همنشینی با من در بهشت، مرا یاری نموده‏ای.(630)