قدیمیها دهن به دهن میگفتند در حمامهای قدیمی و دارای خزانه، جن وجود دارد، در اوقات شب و نیمه شب تنها به حمام نروید، ممکن است مورد گزند جنها قرار گیرید. این پندار خرافی باعث ترس و وحشت بسیاری شده بود.
یکی از شبها نزدیک اذان صبح، شخصی در یکی از روستاها وارد حمام شد. هنگامی که نزدیک خزانه گردید، ناگهان در جلوی درگاه خزانه، شخصی سمدار و دمدار با چهرهای وحشتناک به او مینگرد، وحشت میکند و میترسد که حتماً جن است. بر میگردد و به حمامی میگوید. حمامی هم وارد گرمخانه میشود و بدون ترس به طرف خزانه میرود و او نیز منظره را میبیند. پس وحشت زده میشود و با شتاب بیرون میآید.
مردم روستا از جریان مطلع میشوند، اما کسی جرأت نمیکند که به طرف خزانه برود تا این که چند نفر مأمور ژاندارمری را میآورند. در میان آنها یکی از آنها که شجاع بوده است، تفنگ خود را به دست میگیرد و جلو میرود و به طرف آن موجودی که خیال میکردند جن است، شلیک میکند. آن موجود به آب خزانه میافتد. در این بین شخصی اعلام میکند که بز من گم شده است! بعد معلوم میشود که آن موجود که مورد اصابت شلیک قرار گرفته است و مردم حتی حمامی از نزدیک شدن به آن وحشت داشته است، همان بز بوده که گذرش به حمام افتاده بوده و از گرمی آب حمام بیرون آمده و روی سکوه بالای خزانه نشسته و در انتظار نجات بوده است!(1280)