شخصی برای طلب حکومت ناحیهای از نواحی عراق پیش منصور خلیفه عباسی آمد، در حالتی که آثار زهد و تقوا از او نمایان و بر پیشانیش آثار سجود به مثل زانوی شتر نمودار بود! بعد از اظهار مطلب، خلیفه از او سؤال کرد که این چیست بر پیشانیت؟ گفت: اثر سجود است. منصور گفت که این حایل است بین تو و این عمل که خواهان آن هستی. آن شخص گفت: چگونه حایل خواهد بود؟ منصور گفت: به جهت آن که اگر از کثرت عبادت و خداپرستی شده است، پس روانیست که تو را از خداوند مشغول داریم و اگر برای ما کردهای، سزاوار نیست که فریب و خدعه تو بر ما اثر کند. آن شخص منفعل شده، نومیدانه از مجلس بیرون رفت!(1680)