تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

نتیجه تفکر

پدر عمر بن عبدالعزیز از طرف حکومت مرکزی شام، حاکم مدینه بود و در روزهای جمعه طبق معمول ضمن نماز جمعه علی (علیه السلام) را لعن می‏کرد و خطبه را با سب آن حضرت پایان می‏داد.
روزی پسرش عمر به وی گفت: پدر! تو هر وقت خطبه می‏خوانی در هر موضوعی که وارد بحث می‏شوی، با کمال فصاحت و بلاغت از عهده بیان مطلب بر می‏آیی، ولی همینکه نوبت به لعن بر علی (علیه السلام) می‏رسد، زبانت به لکنت می‏افتد، علت این امر چیست؟ پدرش گفت: فرزندم! آیا متوجه این مطلب شده‏ای؟ گفت: آری! پدرش گفت: فرزندم! این مردم که اطراف ما جمع شده‏اند و پای منبر ما می‏نشینند، اگر آنچه من از فضایل علی (علیه السلام) می‏دانم بدانند از اطراف ما پراکنده می‏شوند و به دنبال فرزندان او خواهند رفت! عمر بن عبدالعزیز با این اعتراف پدر، سخت تکان خورد و با خود عهد کرد که اگر روزی به قدرت برسد، این بدعت شوم را از میان بردارد، بنابراین به محض اینکه در سال 99 هجری به خلافت رسید به آرزوی دیرینه خود جامعه عمل پوشاند و طی بخشنامه‏ای دستور داد که در منابر به جای لعن بر علی (علیه السلام) آیه ان الله یأمر بالعدل و الاحسان...(931) را تلاوت کنند.(932) آری! این است نتیجه ساده نگذشتن از مسائل و تفکر عمیق پیرامون وقایعی که در زندگی انسان اتفاق می‏افتد.