ارجعوا الی أبیکم فقولوا یأبانا ان ابنک سرق و ماشهدنا الا بما علمنا و ما کنا للغیب حفظین و سئل القریه التی کنا فیها و العیر التی أقبلنا فیها و انا لصدقون قال بل سولت لکم أنفسکم أمرا فصبر جمیل عسی الله أن یأتینی بهم جمیعاً انه هو العلیم الحکیم؛(1094) شما به سوی پدرتان بازگردید و بگویید: پدر (جان)، پسرت دزدی کرد! و ما جز به آنچه میدانستیم گواهی ندادیم؛ و ما از غیب آگاه نبودیم! (و اگر اطمینان نداری،) از آن شهر که در آن بودیم سؤال کن، و نیز از آن قافله که با آن آمدیم (بپرس)! و ما (در گفتار خود) صادق هستیم! (یعقوب) گفت: (هوای) نفس شما، مسأله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر میکنم، صبری زیبا (و خالی از کفران)! امیدوارم خداوند همه آنها را به من باز گرداند؛ چرا که او دانا و حکیم است!