تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

سوءظن یعقوب به فرزندان در مورد بنیامین (در صورتیکه حرف آنها صحت داشت)

ارجعوا الی أبیکم فقولوا یأبانا ان ابنک سرق و ماشهدنا الا بما علمنا و ما کنا للغیب حفظین و سئل القریه التی کنا فیها و العیر التی أقبلنا فیها و انا لصدقون قال بل سولت لکم أنفسکم أمرا فصبر جمیل عسی الله أن یأتینی بهم جمیعاً انه هو العلیم الحکیم؛(1094) شما به سوی پدرتان بازگردید و بگویید: پدر (جان)، پسرت دزدی کرد! و ما جز به آنچه می‏دانستیم گواهی ندادیم؛ و ما از غیب آگاه نبودیم! (و اگر اطمینان نداری،) از آن شهر که در آن بودیم سؤال کن، و نیز از آن قافله که با آن آمدیم (بپرس)! و ما (در گفتار خود) صادق هستیم! (یعقوب) گفت: (هوای) نفس شما، مسأله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر می‏کنم، صبری زیبا (و خالی از کفران)! امیدوارم خداوند همه آنها را به من باز گرداند؛ چرا که او دانا و حکیم است!