قال انی لیحزننی أن تذهبوا به و أخاف أن یأکله الذئب و أنتم عنه غفلون؛(60) (پدر) گفت: من از بردن او غمگین میشوم و از این میترسم که گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشید!