مولای خوب و مهربان با صوت رحمانی عیان
گوید به جمع بندگان عبدی فأین تذهبون
من که ترا دادم پناه نادیده بگرفتم گناه
کردم سفید روی سیاه عبدی فأین تذهبون
عفوم شد احلی من عسل دستت گرفتم از ازل
حالا که میآید اجل عبدی فأین تذهبون
با ذکر من دل زنده باش برگرد و بر من بنده باش
از کار خود شرمنده باش عبدی فأین تذهبون