در زمانی که علی بن موسی الرضا (علیه السلام) از طرف مأمون به خراسان احضار شده و اجباراً با شرائط خاصی ولایت عهدی مأمون را پذیرفته بود، زید برادر امام نیز در خراسان بود. زید به واسطه داعیهای که داشت و انقلابی که در مدینه بر پا کرده بود، مورد خشم و غضب مأمون قرار گرفته بود. اما مأمون که آن ایام سیاستش اقتضا میکرد حرمت و حشمت امام رضا (علیه السلام) را حفظ کند، به خاطر امام از قتل یا حبس برادرش زید صرف نظر کرد.
روزی در یک مجلس عام، عده زیادی شرکت داشتند و امام رضا (علیه السلام) برای آنها صحبت میکرد. از آن سو زید، عدهای از اهل مجلس را متوجه خود کرده بود و برای آنها در فضیلت سادات و اولاد پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، و اینکه آنان وضع استثنائی دارند، داد سخن میداد و مرتب میگفت: ما خانواده چنین، ما خانواده چنان! امام متوجه گفتار زید شد. ناگهان نگاه تند و فریاد یا زید! امام (علیه السلام)، زید و همه اهل مجلس را متوجه خود کرد. حضرت فرمود: ای زید! حرفهای بقالهای کوفه باورت آمده، و مرتب تحویل مردم میدهی؟ اینها چه چیز است که به مردم میگویی؟ آن که شنیدهای خداوند ذریه فاطمه (علیها السلام) را از آتش جهنم مصون داشته است، مقصود فرزندان بلافصل فاطمه (علیها السلام)، یعنی حسن و حسین و دو خواهر ایشان (علیهم السلام) است. اگر مطلب این طور است که تو میگویی و اولاد فاطمه (علیها السلام) وضع استثنائی دارند و به هر حال آنها اهل نجات و سعادتمند، پس تو نزد خدا از پدرت موسی بن جعفر گرامیتری، زیرا او در دنیا امر خدا را اطاعت کرده، قائم اللیل و صائم النهار بود و تو امر خدا را عصیان میکنی و به قول تو فرد اطاعت کننده و عاصی، مثل هم اهل نجات و سعادت هستند. پس برد باتو است، زیرا موسی بن جعفر (علیه السلام) عمل کرد و سعادتمند شد و تو عمل نکرده و رنج نبرده گنج بردی! علی بن الحسین زین العابدین (علیه السلام) میگفت: نیک کار ما اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دو برابر اجر دارد و بدکار ما و برابر عذاب دارد. همانطور که قرآن درباره زنان پیغمبر تصریح کرده است.(1027) زیرا آن کس از خاندان ما که نیکوکاری میکند، در حقیقت دو کار کرده است، یکی اینکه مانند دیگران کار نیکی کرده، دیگر اینکه حیثیت و احترام پیغمبر را حفظ کرده است. آن کسی هم که گناه میکند، دو گناه مرتکب شده، یکی اینکه مانند دیگران کار بدی کرده، دیگر اینکه آبرو و حیثیت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از بین برده است. آنگاه امام (علیه السلام) رو به دو تن از اهل عراق نمود که در آن وقت در جلسه حضور داشته و فرمود: مردم عراق این آیه قرآن را یا نوح انه لیس من أهلک انه عمل غیر صالح(1028) چگونه قرائت میکنند؟
- یا بن رسول الله، بعضی طبق معمول، انه عمل غیر صالح(1029) (به ضم غیر) قرائت میکنند، اما بعضی دیگر که باور نمیکنند خداوند پسر پیغمبری را مشمول قهر و غضب خود قرار دهد، آیه را انه عمل غیر صالح(1030) (به کسر غیر) قرائت میکنند و میگویند او در واقع از نسل نوح بود. خداوند به او گفت: ای نوح او از نسل تونیست، اگر از نسل تو میبود من به خاطر تو او را نجات میدادم. امام (علیه السلام) فرمود: ابداً این طور نیست، او فرزند حقیقی نوح و از نسل نوح بود. چون بدکار شد و امر خدا را عصیان کرد، پیوند معنویش با نوح (علیه السلام) بریده شد. به نوع گفته شد این فرزند تو ناصالح است، از این رو نمیتواند در ردیف صالحان قرار گیرد. موضوع ما خانواده نیز چنین است. اساس کار، تقوی، پیوند معنی و صلاح عمل و اطاعت امر خداست. هر کس خدا را اطاعت کند از ما اهل بیت (علیهم السلام) است، گو اینکه هیچ گونه نسبت و رابطه نسلی و جسمانی با ما نداشته باشد. و هر کس گنهکار باشد از ما نیست، گو اینکه از اولاد حقیقی و صحیح النسب زهرا (علیها السلام) باشد. همین خود تو که با ما هیچ گونه نسبتی نداری، اگر اهل تقوا و نیک کار و مطیع امر حق باشی از ما هستی(1031).