تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

گفتگوی موسی (علیه السلام) و ابلیس‏

نقل شده حضرت موسی (علیه السلام) در مجلسی نشسته بود، ناگهان ابلیس به محضر آن حضرت رسید، در حالیکه کلاه رنگارنگ درازی بر سر داشت، وقتی نزدیک شد از روی احترام، کلاه خود را از سر برداشت و سپس به سرگذاشت و گفت: السلام علیک موسی (علیه السلام) فرمود: تو کیستی؟ او جواب داد: من ابلیس هستم.
خدا تو را بکشد، برای چه به این جا آمده‏ای؟
آمده‏ام، به خاطر مقام ارجمندی که در پیشگاه خدا داری بر تو سلام کنم.
با این کلاه رنگارنگ چه می‏کنی؟
با این کلاه، دلهای فرزندان آدم (علیه السلام) را آلوده و منحرف می‏کنم. وقتی آنها به زرق و برق دنیا که نمودارش در این کلاه وجود دارد دل بستند، به راحتی از صراط حق، منحرف خواهند شد.
چه کاری است که اگر انسان انجام دهد، تو بر او چیره می‏شوی؟
هنگامی که انسان، خود بین باشد و عملش را زیاد بشمرد و گناهانش را فراموش کند بر او چیره می‏گردم و تو را از سه خصلت برحذر می‏دارم 1 - با زن نامحرم خلوت مکن که در این صورت من حاضرم تا انسان را به گناه بی‏عفتی وادارم 2 - با خداوند اگر پیمانی بستی، حتماً آن را ادا کن! 3 - وقتی متاع یا مبلغی به عنوان صدقه، خارج کردی، فوراً آن را به مستحق بپرداز، زیرا تا صدقه داده نشده من حاضرم که صاحبش را پشیمان کنم. سپس ابلیس، پشت کرد و رفت در حالی که می‏گفت: یا ویلتاه علم موسی ما یحذر به بنی آدم؛ وای بر من! موسی (علیه السلام) دانست اموری را که بوسیله آن، انسان‏ها را از آلودگی بر حذر می‏دارد(2026).