کفار همیشه انگیزه بسیار قوی بر تسخیر بلاد مسلمانها داشته و دارند، زیرا میخواهند تا مسلمین را عبد ذلیل خود کنند! چه کنیم؟ آیا راه چارهای برای نجات از سلطه و شر آنها وجود دارد؟ میدانیم که اساس کار اینها در تسخیر و تسلط بر ما، رشوه دادن است. آیا ممکن است مسلمانها تطمیع و رشوه دشمنان را قبول نکنند و از این راه مغلوب نشودند؟ آری! با رشوه، رؤسای مسلمانها را استعباد میکنند. لذا نباید کاری کنیم که فریب بخوریم تا با توسل به رشوه کار ما را بسازند. هیچ چیز دیگر به اندازه رشوه در نفوذ و سیطره آنها بر ما کارگر نیست. آنها به دست ما مسلمانان بر ما مسلط میشوند. کار امیرالمؤمنین (علیه السلام) را هم با رشوه تمام کردند، زیرا معاویه به پسر عثمان گفت: هرگاه خاطر جمع شدی که پیروز میشوی. اگر عقب نشینی کنی، خراسان مال تو است. بالأخره خراسان را به پسر عثمان داد. گفت: خراسان را چه کنم؟ به او پاسخ داد: نان خانه تو است. تا این که وقتی معاویه از نزد او بیرون میآمد، اشعاری میخواند که مضمون آن این بود که آن چه میخواستم داد، بلکه بالاتر از آن هم داد. مروان که آن جا بود، ناراحت شد و گفت: همه را میخرند، ولی کسی نیست ما را بخرد! معاویه جواب داد: انما یشتری لک؛(1560) برای تو خریداری میشود. یعنی تو از مایی! با این کلام مروان را شاد کرد، بدون این که چیزی به او بدهد. البته سرانجام فدک به آن وسعت را که به نظر خودشان(1561) برای عموم مسلمانها است را به مروان بخشید و هم چنان در دست آل مروان بود تا این که عمر بن عبدالعزیز برگرداند. در واقع، مطالبه فدک، مراد اصلی اهل بیت (علیهم السلام) نبود، بلکه مسمی، مراد بود یعنی این که حق را به اهلش بدهید.(1562)