صفوان جمال گوید: میان امام صادق (علیه السلام) و عبدالله بن حسن، سخنی درگرفت!(1993) تا به جنجال کشید به طوری که مردم اجتماع کردند. امام (علیه السلام) با عبدالله با این وضع از هم جدا شدند. صبح بعد دنبال کاری بیرون رفتم، ناگاه امام صادق (علیه السلام) را در خانه عبدالله بن حسن دیدم که میفرماید: ای کنیز! به عبدالله بگو بیاید. او بیرون آمد و گفت: یا ابا عبدالله! چرا بامداد زود به این جا آمدهای؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: من دیشب آیهای از قرآن تلاوت کردم که مرا پریشان کرد. عبدالله گفت: کدام آیه؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: این آیه را که میفرماید: والذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل ویخشون ربهم ویخافون سوء الحساب؛(1994) صاحبان اندیشه، کسانی هستند که پیوندهایی را که خداوند به آن امر کرده است، برقرار میدارند و از پروردگارشان میترسند و از بدی حساب روز قیامت، بیم دارند. عبدالله گفت: راست گفتی، گویا من این آیه را هرگز در کتاب خدا نخوانده بودم، سپس عبدالله با امام صادق (علیه السلام) دست به گردن هم انداختند و گریه کردند.
به این ترتیب میبینیم این حدیث حاکی است که صله رحم و نبریدن از خویشاوند - اگر چه خویشان در حد گمراهی و فسق باشند لازم است. تا آن جا که طبق حدیث دیگر، شخصی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: پسر عمویی دارم که هر چه به او میپیوندم، او با من قطع رابطه میکند تا این که تصمیم گرفتم، من هم از او ببرم. امام (علیه السلام) فرمود: اگر تو رعایت پیوند را بکنی خداوند بین شما پیوند ایجاد خواهد کرد وگرنه خداوند از هر دو شما ببرد.(1995)