قیس بن عاصم به حضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد در زمان جاهلیت هفت دخترم را زنده به گور کردم، حال چه کنم؟ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: به جای هر یک از آنها، یک برده آزاد کن. او عرض کرد: من شتر دار هستم، نه برده دار. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: به جای هر یک از آنها، یک شتر به عنوان هدیه به مکه ببر و قربانی کن!
موضوع دختر کشی و زنده به گور کردن آنها در جاهلیت نه تنها یک کار معمولی آنها بود، بلکه به آن افتخار میکردند، چنان که شاعر آنها گوید:
سمیتها اذ ولدت تموت والقبر صهر ضامن زمیت
یعنی وقتی آن دختر زاییده شد، او را تموت [بمیرد] نام نهادم، [مقابل یحیی که به معنی زنده میشود است.] قبر، دامادی است نگهدار و باوقار.
و شاعر دیگر در ترسیم دیدگاه مردم جاهلیت نسبت به زن میگوید:
لکل ابی بنت اذا هی ادرکت ثلاث اصهار اذا ذکر الصهر
فزوج یراعیها و بیت یکنها و قبر یواریها فخیر هم القبر
یعنی برای هر پدر دختری که رسیده است، سه داماد است، اگر از داماد سخن به میان آید، 1 - شوهری که او را نگهداری کند 2 - خانهای که او را بپوشاند 3 - قبری که او را پنهان کند و بهترین آنها، سوم است.
در حالیکه در دوران جاهلیت در مورد زنان، این گونه قضاوت میشد و داشتن دختر را عار و ننگ برای خود میپنداشتند، اسلام شدیداً این رسم موهوم و غلط را کوبید و نابود کرد و زنان را انسان و دارای حقوق انسانی معرفی نمود و ملاک برتری را تنها بر پایه تقوا و پاکی دانست و بر روی هر گونه تبعیض خط بطلان کشید.(1281)