تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

نکات‏

هر عمل خیری، حدی از آن مطلوب است که اگر از آن حد گذشت، ضدش حاصل می‏شود. یعنی اگر انسان پایین‏تر از حد مطلوب انجام داد، قاصر و یا مقصر است و اگر بالاتر از حد مطلوب بود، به صعوبت مبتلا می‏شود، تا این که به حدی می‏رسد که غیر ممکن و غیر مقدور بشر می‏گردد. مانند نماز که بدن انسان طاقت زیاد نماز خواندن را ندارد و یا مزاحم خیراتی است که به سبب نماز از انسان فوت می‏شود، به گونه‏ای که دیگر انسان نمی‏تواند آنها را مثل گذشته انجام دهد. سایر خیرات و طاعات نیز این گونه است، به جز ذکر الله. چنانکه در روایت دارد که حدی برای آن نیست.(1537) البته مقصود ذکر لسانی نیست، زیرا در اثر آن نیز اعضا و جوارح انسان به ملالت و ضعف و عجز و سستی دچار می‏شود، بلکه ذکر الله که حدی ندارد، اعم از ذکر قلبی و لسانی، بلکه اعم از ذکر بدنی است. چون تمام طاعات و همه آنچه مرضی خداست، ذکر الله است و این گونه ذکر با همه طاعت، جمع و با هر نوع طاعت، پیاده می‏شود. نظیر قضای حوایج، ادای واجبات، بلکه به جا آوردن مستجبات که نزد اهلش ذکر الله است. بلکه ترک مکروهات و محرمات هم ذکر الله است. در آن روایت از امام صادق (علیه السلام) آمده است: من أشد ما فرض الله علی خلقه ذکر الله کثیراً. ثم قال: لا أعنی سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر و ان کان منه و لکن ذکر الله عند ما أحل و حرم؛(1538) از سخت‏ترین چیزهایی که خداوند بر خلق واجب نموده، ذکر بسیار خداوند است. سپس فرمود: مقصودم سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست، هر چند این‏ها نیز از یاد خداست؛ بلکه منظور یاد خدا هنگام حلال و حرام او است. یعنی ذکر قلبی محض. آیا واقعاً سبحان الله بیشتر انسان را به یاد خدا می‏آورد و یا این گفتار حضرت یوسف (علیه السلام) که: معاذ الله انه ربی أحسن مثوای انه لا یفلح الظالمون؛(1539) پناه بر خدا! او پروردگار من است و جایگاهم را نیکو قرار داده است و ستمکاران هرگز رستگار نمی‏شوند.
کار از کار گذشته بود که قرآن می‏فرماید: ولقد همت به وهم بها لولا أن رأی برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء والفحشاء انه من عبادنا المخلصین(1540) حضرت یوسف (علیه السلام) نیز آهنگ او را می‏کرد، اگر برهان و نشانه روشن پروردگارش را نمی‏دید. آیا همه‏اش به اختیار او بود، یا خدا از او حفاظت کرد؟ چه کار کرد؟ آیا کری کرد جز این که برهان رب را دید. البته قطعاً هزارها کار پیش از آن انجام داده بود تا اسباب برهان رب را در اوقات خلوت تحصیل کرده بود که در آن موقعیت حساس، برهان رب را دید.(1541)
بسم الله ذکر خداست، یعنی که خدایا من تو را فراموش نکرده‏ام.
موانع ذکر خداوند:
الف: شیطان. فأنساهم ذکر الله شیطان، آنها را از یاد خدا غافل کرد. ب: تکاثر و رقابت‏ها. ألهاکم التکاثر شما را افزون خواهی، سرگرم ساخت. ج: آرزوها و خیال. و یلههم الأمل آرزو، آنها را سرگرم نمود.
اثرات یاد خدا:
یاد نعمت‏های او، رمز معرفت و شکر اوست.
یاد قدرت بی‏پایان او، رمز توکل به اوست.
یاد علم و آگاهی او، رمز حیا و تقوای ماست.
یاد الطاف او، رمز محبت به اوست.
یاد عدالت او، رمز خوف از اوست.
یاد امدادهای او، رمز امید و رجاست.
خداوند، به انسان شخصیت می‏بخشد و مقام انسان را تا جایی بالا می‏برد که می‏فرماید: تو یاد من باش، تا من هم یاد تو باشم.
کسانی مشمول لطف خاص هستند، که همواره به یاد خدا باشند.
ذکر خدا و نعمت‏های او، زمینه شکر و سپاس است. چنان که غفلت از یاد خدا، مایه کفران است.
ذکر خدا هر چه بیشتر، بهتر.
ذکر و فکر، همراه یکدیگر ارزش است. متأسفانه کسانی ذکر می‏گویند، ولی اهل فکر نیستند و کسانی اهل فکر هستند، ولی اهل ذکر نیستند.
دعای اهل فکر و ذکر، سریعاً مستجاب می‏شود.
قرآن، علاوه بر ذکر زبانی، ذکر قلبی و یاد درونی را هم می‏ستاید.
یاد خدا وقتی غفلت زدایی می‏کند که بدون تظاهر و سر و صدا باشد، وگرنه خودش نوعی سرگرمی و غفلت می‏شود.
ربوبیت خداوند دائمی است، پس سزاوار است که یاد او هم پیوسته باشد.
آن ذکر و یادی بیمه کننده انسان است که عاشقانه و سوزناک و پیوسته و در هر صبح و شام باشد.
ذکر خدا، نمونه روشن عبادت است.