عن أبی سعید الخدری قال أصبح علی ذات یوم فقال یا فاطمه عندک شیء تغدینیه قالت لا و الذی أکرم أبی بالنبوه و أکرمک بالوصیه ما أصبح الغداه عندی شیء أغدیکه و ما کان عندی شیء منذ یومین الا شیء کنت أوثرک به علی نفسی و علی ابنی هذین حسن و حسین فقال علی (علیه السلام) یا فاطمه ألاکنت أعلمتینی فأبغیکم شیئا فقالت یا أبا الحسن انی لأستحیی من الهی أن تکلف نفسک ما لا تقدر علیه؛(516) ابو سعید خدری گوید؛ روزی علی (علیه السلام) به فاطمه (علیهم السلام) فرمود: آیا نزد تو چیزی برای خوردن یافت میشود؟ فرمود: نه سوگند به آنکه پدرم را به رسالت گرامی داشت و تو را به وصایت؛ دو روز است که هر خوراکی نزد من میآید، ایثار گرانه تو و پسرانم حسن و حسین (علیهم السلام) را بر خود بر میگزینم. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: ای فاطمه! چرا مرا آگاه نساختی تا چیزی برایتان فراهم آورم، فاطمه سلام لله فرمود: ای ابوالحسن! من از خدایم شرم دارم که تو را به کاری وا دام که انجامش نتوانی.