تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

منع از کارهای خرافی‏

وقتی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) سه ساله بود، روزی به دایه‏اش حلیمه گفت: مادر! روزها برادرانم کجا می‏روند؟ حلیمه گفت: عزیزم! آنها گوسفندان را به صحرا می‏برند. حضرت گفت: مادر! چرا مرا با خود نمی‏برند؟ حلیمه گفت: آیا مایل هستی بروی؟ حضرت گفت: بله مادر! حلیمه روز بعد محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را شستشو داد و موهایش را روغن زد و به چشمانش سرمه کشید و یک مهره یمانی که به نخ کشیده بود، برای محافظت او به گردنش آویخت. آن طفل سه ساله که این عمل را خرافی می‏دانست، مهره را با آزردگی از گردن در آورد و گفت: مادر، خدا بهترین حافظ برای من است.(1279)