مرحوم سید رشتی در اصفهان یکی از مراجع بزرگ تقلید بود، خیلی مقامش بلند بود؛ از نظر علم او از جهت تقوی مرتبه بلندی داشت، حتی مشهور است که ایشان شبها دیوانه میشد یعنی حال خوف و رجایی برای او پیدا میشد، زنجیر به گردن میکرد، همراه با آه و ناله و داد و فریاد! از نظر قدرت تا بدانجا رسیده بود که در زمان ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه، که در آنجا همه کاره بود، گدایی پیش سلطان آمده بود. سلطان گفت: چرا پیش من آمدی، اگر علم میخواهی برو به مسجد سید، اگر قدرت و پول میخواهی برو به مسجد سید، به راستی که این چنین بود. ظل السلطان خوب گفته بود. بالاتر از همه، ایشان در اصفهان مسجدی به نام مسجدسید ساخت که خیلی عالی است، روحانیت عجیبی دارد (که من تجربه کردهام) با توجه به این که در اصفهان مسجدهای فوق العاده عالی هست، نظر مسجدامام (مسجد شاه سابق) و اتفاقاً فعالیت و خدمت به اسلام هم که در مسجد سید میشود در هیچ مسجدی نمیشود. ایشان از کجا بدین درجه رسید؟ خودشان فرمودند که یک سگ مرا به این جا و مقام رساند. فرمودند: من در نجف طلبه بودم و چند روزی بود که از ایران برای من پول نیامده بود، کمی صبر کردم چون نخواستم به کسی بگویم - این عزت نفس هم چیز مهمی است - اما یک شبهه وجوب برای من پیش آمد، از رفیقم مقداری پول قرض کردم. پول را شب قرض کردم و تصمیم گرفتم مقداری نان و کله بخورم. لذا صبح نان و کلهای خریداری کردم و هنگامی که به منزل بر میگشتم، دیدم که سگی در جوی آب افتاده (هوای صبح نجف هم بعضی اوقات سرد است) و خیلی گرسنه است، سه بچه هم دارد که به سینه سگ افتادهاند، در حالیکه سینهاش شیری نداشت؛ دلم برای آن سگ سوخت. با خود گفتم ما که گرسنگی خوردیم، صبح هم گرسنگی میخوریم. ایثار و از خود گشتگی کرد. میگوید: ناهار را در آبگوشت تردید کردم و آن را جلوی سگ گذاشتم. سگ آن را خورد، بعد هم بلند شدم و ظرف را تعفیر کردم.
یکی از دستورات مهم اسلامی این است که اگر سگی در ظرفی آب یا غذا خورده باشد، اول باید آن را با خاک خشک خوب، خاک مالی کرد، بعد شست تا پاک شود و الا اگر آن را با خاک خشک خاک مالی نکنند، اگر هزار مرتبه در اقیانوسها بشویند یا یک سال در اقیانوس بیفتد پاک نمیشود، به این عمل تعفیر نامند و میگویند در این اواخر اثبات کردهاند که میکروب دهان سگ را هیچ چیز جز خاک نمیتواند بکشد که این هم یکی از معجزات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. البته نسبت دادن این مسائل برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سبک است، پیامبر بالاتر از آن است که تعفیر برای ما معجزه باشد تا ایمان ما به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیشتر شود.
میگوید: رفتم و ظرف را دادم و بعد هم پروردگار عالم برایم پولی رساند. مدتی طول نکشید که از شفت - وی از اهالی شفت بود که یکی از شهرستانهای گیلان است. کسی آمد و گفت: فلان حاجی مرد و ثلث مال خود را برای شما وصیت کرد. میگوید: حساب کردم، دیدم همان موقعی که آن نان و کله را به سگ دادم، عصر همان روز این وصیت برای من شده بود و از همان وقت کم کم در اصفهان برایم آن قدر و مرجعیت پیدا شد.(530)