تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

طرح و تاکتیک در ممنوعیت سب علی (علیه السلام)

عمر بن عبدالعزیز، دهمین خلیفه اموی در میان خلفای بنی امیه، نیک سرشت و عدالتخواه بود. او علاوه بر کارهای مهمی که در دوران خلافتش انجام داد، دو کار مهم نیز با طرح و تاکتیک خاصی انجام داد؛ یکی این که سب و لعن امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) را ممنوع کرد، دوم این که فدک را به نواده‏های حضرت زهرا (علیه السلام) برگرداند.
در مورد اول، ناگفته روشن است که مردم حدود شصت سال به سب و لعن بر علی (علیه السلام) عادت کرده بودند و معاویه و خلفای بعد از او هر چه توان داشتند، کینه خود را نسبت به علی (علیه السلام) آشکار ساختند. پیران، در حال کینه علی (علیه السلام) مردند و کودکان با این برنامه بزرگ می‏شدند. در این صورت، ممنوع کردن این بدعت که به صورت سنت در آمده بود، نیاز به طرحهای ظریف و قوی داشت.
عمر بن عبدالعزیز با یک طرح مخفیانه، به این کار دست زد. او فکر کرد که یگانه راه برداشتن سب و لعن علی (علیه السلام) فتوای علمای بزرگ اسلام، به منع این امر است. مخفیانه یک نفر پزشک یهودی را دید و به او گفت، علما را دعوت به مجلس می‏کنم، تو هم در آن مجلس حاضر شو و در حضور آنها از دختر من خواستگاری کن، من می‏گویم از نظر اسلام جایز نیست که دختر مسلمان با شخص کافر ازدواج کند، تو هم پاسخ بگو پس چرا علی که کافر بود، داماد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شد. من می‏گویم علی (علیه السلام) که کافر نبود، شما بگو اگر کافر نبود، پس چرا او را سب و لعن می‏کنید، با این که سب و لعن مسلمان جایز نیست، آنگاه بقیه امور با من!
طبق طرح عمر بن عبدالعزیز، مجلس ترتیب یافت و طبق دعوت قبلی، بزرگان و اشراف بنی امیه و علمای وابسته در آن مجلس، شرکت کردند. در این شرائط، پزشک یهودی دختر عمر بن عبدالعزیز را خواستگاری کرد. عمر گفت: این ازدواج از نظر اسلام، جایز نیست، زیرا ما مسلمان هستم و ازدواج دختر مسلمان با مرد یهودی جایز نیست. یهودی گفت: اگر کافر نبود، پس چرا او را لعن و سب می‏کنید؟! در این جا بود که همه مجلسیان، سرها را به زیر افکندند و شرمنده شدند، آنگاه عمر بن عبدالعزیز، سرنخ را به دست گرفت و به مجلسیان گفت: انصاف بدهید آیا می‏توان داماد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را با آن همه فضل و کمال، دشنام داد؟ مجلسیان سر به زیر افکندند و سرانجام در همان مجلس، طرح عمر بن عبدالعزیز، جا افتاد و او فرمان داد که دیگر برای هیچ کس سب و لعن علی (علیه السلام) روانیست.(464)