یا أیهاالذین آمنوا شهادة بینکم اذا حضر أحدکم الموت حین الوصیة اثنان ذوا عدل منکم أو آخران من غیرکم ان أنتم ضربتم فی الأرض فأصابتکم مصیبة الموت تحبسونهما من بعد الصلاة فیقسمان بالله ان ارتبتم لا نشتری به ثمناً و لوکان ذا قربی و لا نکتم شهادة الله انا اذا لمن الاثمین فان عثر علی أنهمااستحقا اثماً فآخران یقومان مقامهما من الذین استحق علیهم الأولیان فیقسمان بالله لشهادتنا أحق من شهدتهما و ما اعتدینا انا اذا لمن الظالمین ذلک أدنی أن یأتوا بالشهادة علی و جهها أو یخافوا أن ترد أیمان بعد أیمانهم و اتقوا الله و اسمعوا والله لایهدی القوم الفاسقین یوم یجمعالله الرسل فیقول ما ذا أجبتم قالوا لا علم لنا انک أنت علام الغیوب؛(6) ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که مرگ یکی از شما فرارسد، در موقع وصیت باید از میان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد یا اگر مسافرت کردید، و مصیبت مرگ شما فرارسید، (و در آن جا مسلمانی نیافتید،) دو نفر از غیر خودتان را به گواهی بطلبید، و اگر به هنگام ادای شهادت، در صدق آنها شک کردید، آنها را بعد از نماز نگاه میدارد تا سوگند یاد کنند که: ما حاضر نیستیم حق را به چیزی بفروشیم، هر چند در مورد خویشاوندان ما بااشد! و شهادت الهی را کتمان نمیکنیم، که از گناهکاران خواهیم بود! و اگر اطلاعی حاصل شود که آن دو، مرتکب گناهی شدهاند (و حق را کتمان کردهاند)، دو نفر از کسانی که نسبت به میت، اولی هستند، به جای آنها قرار میگیرند، و به خدا سوگند یاد میکنند که: گواهی ما، از گواه آن دو، به حق نزدیکتر است! و ما تجاوزی نکردهایم که اگر چنینی کرده باشیم، از ظالمان خواهیم بود! این کار، نزدیکتر است به اینکه گواهی بحق دهند، (و از خدا بترسند،) و یا (از مردم) بترسند که (دروغشان فاش گردد، و) سوگندهایی جای سوگندهای آنها را بگیرد. از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و گوش فرا دهید! و خداوند، جمعیت فاسقان را هدایت نمیکند. (از) روزی (بترسید) که خداوند، پیامبران را جمع میکند، و به آنها میگوید: (در برابر دعوت شما)، چه پاسخی به شما داده شد؟، میگویند: ما چیزی نمیدانیم تو خود، از همه اسرار نهان آگاهی.