آقای قرائتی حفظ الله میگوید: در نوفل لوشاتو که در خدمت امام بودم، برای تجدید وضو بلند شدم. آنجا دو سه تا دستشویی بود. به یکی از آنها که وارد شدم، دیدم خیلی کثیف است، رغبت نکردم و صبر کردم که به دستشویی دوم بروم. در این فاصله متوجه شدم آقایی که عرقچین به سرداشت از کنارم رد شد و به همان دستشویی وارد شد که من نرفته بودم، بعد متوجه شدم خود امام بود که در توالت را باز کرده، آستین، قبا و دامن آن را بالا زده بود و آنجا را با شیلنگ تمیز میکرد و میشست.(881)