تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف‏ جلد 1
محمد رحمتی شهرضا

نان و دندان‏

یکی طفل، دندان بر آورده بود پدر سر به فکرت فرو برده بود
که من نان و آب از کجا آرمش مروت نباشد که بگذارمش
چو بچاره گفت این سخن نزد جفت نگر تا زن او چه مردانه گفت:
مخور گول ابلیس تا جان دهد هر آن کس که دندان دهد نان دهد
تواناست آخر خداوند روز که روزی رساند تو چندان مسوز
سعدی‏
مسکین حریص در همه عالم همی رود او در قفای رزق و اجل در قفای او(1714)