هنگامی که معاویه از بیعت با امیرالمؤمنین (علیه السلام) خودداری کرد، قصد داشت کشور اسلامی را تجزیه کند. امام (علیه السلام) با فرستادن نامههایی کوشش کرد او را از مخالفت باز دارد و قانع سازد که تمرد نکند.
معاویه هم به هیچ وجه زیر بار نمیرفت و بر جنگ کردن اصرار میکرد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) مهاجر و انصار را به یک جلسه عمومی دعوت کرد و مسئله جنگ معاویه را به مشورت گذاشت و از آنها خواست تا نظر خود را بگویند. هر کدام سخنان مفصلی گفتند. بیشتر آنها معتقد بودند که باید جنگ کرد.
عدهای مخلص هم مانند عدی بن حاتم میگفتند با نامه باید مشکل سیاسی را حل کرد. اما دلیل اینان نتوانست اکثریت را قانع کند. امام (علیه السلام) نظر اکثریت را پذیرفت و نامهای به کارگزاران خود در اطراف کشور نوشت و از آنها برای رفتن جنگ با اهل شام کمک خواست و سپس به طرف صفین حرکت نمود(2402).