مردی به محضر امام صادق (علیه السلام) آمد و از همسایه خود شکایت کرد. امام صادق (علیه السلام) در ضمن راهنمایی او، درباره اهمیت مقام همسایه و زشتی رعایت نکردن حق همسایه، این داستان را نقل کرد و فرمود: بدان که مردی از انصار به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: من خانهای در محل فلان قبیله خریدهام، نزدیکترین همسایهام کسی است که خیری از او به من نمیرسد و از شر و آزار او، آسوده نیستم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) و ابوذر و سلمان و یک نفر دیگر که راوی میگوید به گمانم مقداد بود، دستور داد به مسجد بروند و با صدای بلند، فریاد بزنند که: هر که همسایهاش از آزار او آسوده نباشد، ایمان ندارد.
آنها به مسجد رفته، سه بار با صدای بلند، این سخن را به گوش مردم رساندند. سپس با دست اشاره کرد که تا چهل خانه در چهار همسایه هستند(2597).