تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

گره گشایى‏

صفوان در محضر امام صادق(علیه السلام) نشسته بود، ناگهان مردى از اهل مكه وارد مجلس شد و گرفتاریى كه برایش پیش آمده بود شرح داد، معلوم شد موضوع كرایه‏اى در كار است و كار به اشكال و بن بست كشیده است. امام به صفوان دستور داد: «فوراً حركت كن و برادر ایمانى خودت را در كارش مدد كن.»
صفوان حركت كرد و رفت و پس از توفیق در اصلاح كار و حلّ اشكال، مراجعت كرد. امام سؤال كرد: «چطور شد؟»
- خداوند اصلاح كرد.
- «بدانكه همین كار به ظاهر كوچك كه حاجتى از، كسى برآوردى و وقت كمى از تو گرفت، از هفت شوط طواف دور كعبه محبوب‏تر و فاضل‏تر است.» بعد امام صادق(علیه السلام) به گفته خود چنین ادامه داد: «مردى گرفتارى داشت و آمد حضور امام حسن(علیه السلام) و از آن حضرت استمداد كرد. امام حسن(علیه السلام) بلافاصله كفشها را پوشیده و راه افتاد. در بین راه به حسین بن على(علیه السلام) رسیدند در حالى كه مشغول نماز بود. امام حسن(علیه السلام) به آن مرد گفت: «تو چطور از حسین غفلت كردى و پیش او نرفتى؟»
گفت: من اول خواستم پیش او بروم و از او در كارم كمك بخواهم، ولى چون گفتند ایشان اعتكاف كرده‏اند و معذورند، خدمتشان نرفتم.
امام حسن(علیه السلام) فرمود: «اما اگر توفیق برآوردن حاجت تو برایش دست داده بود، از یك ماه اعتكاف برایش بهتر بود.»(2124)