تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

نكات‏

«قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِى إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ‏قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ(2330)؛ ابلیس گفت: «پروردگارا! پس مرا تا روزى كه (خلایق) برانگیخته (و زنده) مى‏شوند مهلت ده». (خداوند) فرمود: تو از مهلت یافتگانى، تا روز و زمانى معیّن. ابلیس گفت: به عزّت تو سوگند كه همه (مردم) را گمراه خواهم كرد مگر بندگان تو آنان كه خالص شده‏اند.» ابلیس، هم معاد را مى‏دانست «إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ» هم توحید را مى‏دانست «رَبِّ» هم نبوّت را مى‏دانست. «عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» پس مشكل او ندانستن اصول دین نبود بلكه تكبّر و لجاجت بود. لجاجت و عناد و تعصّب جاهلانه، انسان را جماد گونه مى‏كند. روش تبلیغ براى كفّار، انذار است. اگر انذار و هشدار در انسان اثر نكند، بشارت و وعده‏ها نیز اثر نخواهند كرد. منافقان، لجاجت و تعصّب دارند. كفر و لجاجت، انسان شایسته خلیفة الّلهى را، به هیزم دوزخ تبدیل مى‏كند. كفر و لجاجت، عامل بهانه‏گیرى است. از عاقبت لجاجت، جسارت، بى‏ادبى و توقّعات نابجاى گذشتگان، عبرت بگیرید. لجاجت و تعصّب، مانع تفكّر، استدلال و حق‏بینى است. استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولى مجادله و لجاجت باید سركوب شود. مرگ در راه است، پس این همه لجاجت و استكبار در برابر حق، براى چه؟ مقاومت همراه با تقوا ارزش دارد وگرنه لجاجت و یكدندگى است. روح لجاجت و عناد، مسیر قضاوت را عوض مى‏كند. انسان با كفر و لجاجت، زمینه سقوط خود را فراهم مى‏كند. وقتى پاى لجاجت در كار باشد، هیچ دلیلى كارساز نیست، حتّى محسوسات را منكر مى‏شوند. لجاجت، دردِ بى درمان است و مثل آینه موج دار، بهترین صورت‏ها را هم زشت نشان مى‏دهد.