تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

تبعید گناهكار

مرد فاسقى در بنى اسرائیل بود كه اهل شهر از معصیت او ناراحت شدند و تضرّع به خداى كردند! خداوند به حضرت موسى(علیه السلام) وحى كرد: كه آن فاسق را از شهر اخراج كن، تا آنكه به آتش او اهل شهر را صدمه‏اى نرسد.
حضرت موسى(علیه السلام) آن جوان گناهكار را از شهر تبعید نمود؛ او به شهر دیگرى رفت، امر شد از آنجا هم او را بیرون كنند، پس به غارى پناهنده شد و مریض گشت كسى نبود كه از او پرستارى نماید. پس روى در خاك و بدرگاه حق از گناه و غریبى ناله كرد كه اى خدا مرا بیامرز، اگر عیالم، بچه‏ام حاضر بودند بر بیچارگى من گریه مى‏كردند، اى خدا كه میان من و پدر و مادر و زوجه‏ام جدائى انداختى مرا به آتش خود به واسطه گناه مسوزان.
خداوند پس از این مناجات ملائكه‏اى را به صورت پدر و مادر و زن و اولادش خلق كرده نزد وى فرستاد.
چون گناهكار اقوام خود را درون غار دید، شاد شد و از دنیا رفت. خداوند به حضرت موسى(علیه السلام) وحى كرد: «دوست ما در فلان جا فوت كرده او را غسل ده و دفن نما.» چون موسى(علیه السلام) به آن موضع رسید، خوب نگاه كرد، دید همان جوان است كه او را تبعید كرد؛ عرض كرد: «خدایا آیا او همان جوان گناهكار است كه امر كردى او را از شهر اخراج كنم؟!»
فرمود: «اى موسى! من به او رحم كردم و او به سبب ناله و مرضش و دورى از وطن و اقوام و اعتراف بگناه و طلب عفو، او را آمرزیدم.»(766)