حج فریضه است، فریضه وحدت، فریضه اقتدار مسلمین، فریضه اصلاح فرد و جمع، و در یك كلمه فریضه دنیا و آخرت است.(954)
همه ساله فریضه حج، درس توحید و وحدت را در كالبد این خانواده كهنسال و ریشه دار ترزیق مىكند.(955)
حج به فرموده امام رضا(علیه السلام) : گذشت از مال، گذشت از جان و گذشت از شهوات است.
حج توجه به خداوند متعال و پاك كردنِ دل از آلودگىهایى نظیر قساوت قلب و تنگ نظرى و غفلت و یأس است.
حج زنده كردن یاد خدا است، همایش مسلمین و تسكین دلها است.
حج آئینه شفّاف تمام اسلام است، حج میقات و میعادِ مردم با خداست.
حج جلوه رسالت و مظهر قدرت اسلام است.
حج گسستن از خود و پیوستن به خداست.
حج بالا رفتن از پلّه هاى معرفت و پرواز روح به سوى خداست.
حج رمز وحدت است.
حج كنار زدن مرزهاى جغرافیایى است.
حج تجدید خاطرات ابراهیم(علیه السلام) و محمّد(صلى الله علیه و آله) است.
حج هم بیعت با خداست و هم هجرت به سوى او، طوافِ حج نشانه عشق است. سعى صفا و مروه نشانه تسلیم و دنبال محبوب گشتن است.
حج همسفر شدن و همسایه شدن با حضرت مهدى(علیه السلام) است.
حج نشانه اراده خداوند است كه چگونه به منطقهاى كرامت بخشیده و دلها را به سوى آن گرایش مىدهد.
حج كنار گذاشتن خود، بستگان، مقام، لباس، نام و عنوان است.
حج وصل شدن قطره به اقیانوس و پیوستن فرد به جمع است.
حج یاد آور زحمات پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) و خدیجه(علیها السلام) و شكنجه بلالها و عمّارها است. در نهج البلاغه مى خوانیم: انجام حج در منطقهاى خشك و در میان كوههاى داغ و طواف كردن به گرد سنگهاى كعبه وسیلهاى براى قرب به خداوند و تكبّرزدایى از انسان و احساس ذلّت است. تا انسان بدینوسیله به رحمت خداوند برسد و با طواف خود شبیه فرشتگان شود و اگر خدا مىخواست، محلّ حج را در منطقهاى پر آب و درخت و داراى سنگهایى از یاقوت قرار مىداد ولى در آن صورت مردم آزمایش نمىشدند.
در روایات مى خوانیم: بناى اسلام بر نماز و روزه و حج و زكات و ولایت استوار است، گرچه اكثر مردم ولایت را رها كرده اند!
در حدیث آمده: حاجى میهمان خداست، دعاى او مستجاب و شفاعت او مؤثّر است و آنچه در راه حج خرج كند، چند برابرش را دریافت مى كند.
در روایات، حاجى همانند مجاهد فى سبیل اللّه به حساب آمده و به فرموده روایات بهترین اعمال، ایمان به خدا و جهاد و حج است.
حج انسان را از فقر بیمه مىكند و براى حجِّ قبول شده، جز بهشت پاداشى نیست و بعد از جهاد و نماز، عملى همانند حج شناخته نشده است.
حج جهاد ضعفاست. سرمایهدارى، به پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) گفت: من به حج موفّق نشدم، در چه كارى اموالم را خرج كنم تا ثواب حج را داشته باشم؟ پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: اگر به اندازه كوه ابوقبیس خرج كنى، به پاداش حج نمىرسى!
از امامان معصوم(علیهم السلام) سؤال مىشد كه مال خود را در راه حج مصرف كنیم یا در صدقه؟ ائمّه(علیهم السلام) در پاسخ مىفرمودند: هر دو مورد ولى اگر كم است صدقه دهید و اگر زیاد است، در حج صرف شود اما هرچه صدقه بدهید، جایگزین طواف و سعى و وقوف به عرفه نمىشود.
در روایات زیادى آمده است كه حج وسیله توسعه رزق، محفوظ ماندن خانواده، سلامتى بدن، اصلاح ایمان و پاك شدن گناهان مىباشد.
توسل براى حج
امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر كس، سه روز یكبار سوره حج را بخواند، امید است كه در همان سال به حج رود و اگر از دنیا رفت اهل بهشت خواهد بود.
و در جاى دیگر فرمود: هر كس هر روز سوره «عمّ یتسائلون» را بخواند در همان سال به مكه مىرود.
در حدیث مىخوانیم: هر كس در یك جلسه هزار بار جمله «ماشاء اللّه» یا «لا حول و لا قوة الاّ باللّه» بگوید، خداوند حج را نصیب او مىكند.
(البته معناى اینگونه روایات این است كه تلاوت این سورهها زمینه توفیق است لكن شرایط دیگرى نیز لازم است، نظیر اینكه مىگوئیم هر كس گواهینامه رانندگى و ماشین داشته باشد به مسافرتهاى زیادى مى رود و ناگفته پیدا است كه شرایط دیگرى از قبیل اراده و تصمیم، وجود جاده و بنزین و سلامتى نیز در رفتن به سفر لازم است «واللّه العالم»).
بى خبر نروید
پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) فرمود: سزاوار است سفر حج خود را به دوستانتان خبر دهید و دوستان نیز به هنگام بازگشت به دیدن شما بیایند.
دعاى سفر
در روایات از پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) هنگام وداع و خدا حافظى مسافرین، دعاهایى آمده است كه معناى آن این است:
خداوندا؛ همسفر خوبى براى ما قرار بده، و مشكلات ما را آسان كن، و دین و دنیاى ما را حفظ فرما، و ما را به هر كار خوبى موفّق بدار، و عاقبت ما را ختم به خیر نما!.
بسیار بجا است كه دعاهایى را خود انسان بخواند و از خداوند استمداد كند و با صدقه و «آیة الكُرسى» سفر را شروع كند.
همسفر
در روایات مىخوانیم: با افرادى كه در زندگى و خرج كردن موافق تو نیستند، مسافرت نكن و با كسانى كه خرج تو را مىدهند، مسافرت نكن زیرا در اینگونه سفرها نوعى ذلّت و حقارت است.
نیازهاى اخلاقى
در سفر تقوى لازم است تا از گناه دورى كنیم، حلم لازم است تا خود را كنترل كنیم، خوش اخلاقى لازم است تا سفر را شیرین كنیم، هماهنگى با دیگران، مزاح به دور از گناه، تهیه زاد و توشه بیش از نیاز شخصى و هدیه كردن به همسفرها، كمك به دیگران و توجّه به نماز جماعت در اوّل وقت از سفارشات اكید در روایات اسلام است. در ضمن دور از جوانمردى است كه انسان هنگام بازگشت فقط خاطرات تلخ و ناگوار را بازگو كند.
ثواب حج
در روایات زیادى مى خوانیم: هر كس قصد حج كند، هر گامى كه براى سفر برمىدارد، گناهى از او كاسته و درجهاى به او اضافه مىگردد و بعد از طواف همه گناهانش بخشیده مىشود.
امام(علیه السلام) به كسى كه در مسجد الحرام نشسته بود و چون حال طواف نداشت غمگین بود، فرمود: مسافر حج از همان لحظهاى كه از خانه بیرون مىآید گویا در طواف است.
در حدیثى مىخوانیم: سه روز اول سفر سبب محو گناه است و باقى ایّام سفر، انسان در حال دریافت درجه است.
هزینه حج
در روایات مى خوانیم: پاداش خرج كردن یك درهم در حج، برابر خرج كردن دو میلیون درهم در (غیر حج) راه خدا است و در بعضى روایات معادل یك میلیون و در بعضى برابر هفتصد درهم آمده است. كه شاید اختلاف روایات به خاطر اختلاف زمانها و مكانها و اشخاص باشد.
در روایات مى خوانیم: میانه روى همه جا خوب است مگر در سفر حج كه صرفه جویى لازم نیست و اگر شخصى در هزینه سفر حج صرفه جویى كرد، مازاد را صدقه دهد. (و ذخیره نكند).
سوغات آوردن از حج نیز از بودجه حج حساب مىشود و پاداش زیادى دارد.
در حدیث مى خوانیم: در طول سال هرگاه به سودى رسیدید، كمى كنار گذارید و بگویید «هذا لل حج» (این براى حج) تا با فرا رسیدن فصل حج، هزینه حج به تدریج جمع شده باشد و براى شما سنگین نباشد.
در روایات زیادى مى خوانیم: پولى كه صرف سفر حج مىشود باید از مال حلال باشد وگرنه حج او مورد قبول واقع نمىشود و به لبّیك او پاسخى داده نمىشود.
صرفه جویى و تأمین بودجه حج
در حدیث است كه حتّى اگر زندگى را با خوردن نان و نمك یا نان و سركه مىگذرانى، حج را در هر سال فراموش نكن و هر كس حج و عمره پىدرپى انجام دهد، از بد مردن و فقر بیمه است و گناهانش بخشیده شده و اگر در سالى هم نتوانست به حج برود، مورد دعاى فرشتگان قرار مىگیرد.
در روایات مى خوانیم: كسى كه دو حج انجام دهد، تا آخر عمر در خیر زندگى مىكند. كسى كه سه حج انجام دهد، فقر به او نمىرسد.
كسى كه چهار حج انجام دهد، سختى قبر ندارد و حج او با صورت زیبایى قرین او خواهد بود.
كسى كه پنج حج انجام دهد، خداوند هرگز او را عذاب نمىكند.
كسى كه ده حج انجام دهد، خداوند هرگز از او حساب نمىكشد.
كسى كه بیست حج انجام دهد، هرگز جهنّم رانمىبیند و صداى آن را نمىشنود.
كسى كه چهل حج انجام دهد، خداوند مقام شفاعت به او مىدهد.
كسى كه پنجاه حج انجام دهد، از رفقاى حضرت محمّد(صلى الله علیه و آله) در بهشت عدن است.
كسانى كه در وسعت روزى و سلامتى كامل هستند و خانه خدا را زیارت نمىكنند از فیض بزرگى محرومند.
در روایات مىخوانیم: هنگامى كه ابراهیم(علیه السلام) بناى كعبه را تمام كرد، مردم را به حج فراخواند و انسان هایى كه هنوز خلق نشده بودند (در عالم ذرّ یا مشابه آن) هر كس به هر تعداد كه به آن حضرت لبّیك گفت، به حج موفّق مىشود.
كمك به حاجى
در روایات مى خوانیم: به كسى كه به خانواده زائر خانه خدا رسیدگى كند، پاداش حج داده مىشود.
امام(علیه السلام) به كسى كه محافظ اموال حاجیان در مكه بود، فرمود: ثواب تو از طواف همسفرانت بیشتر است.
در روایات مى خوانیم: خداوند مشكل خانواده حاجى را حل مىنماید و اگر مشكل براى اهل او پیش آمد، به نحوى است كه حتّى اگر حاجى در وطن بود، این حادثه واقع مىشد و حاجى نقشى در نفى آن نداشت.
مریض نگران نباشد
امام(علیه السلام) به حاجى كه به خاطر كسالت در خانه نشسته بود و توفیق زیارت حضرت رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) را پیدا نكرده بود، فرمود: نشستن تو در خانه بهتر از نماز خواندن تو در مسجد پیامبر است.
حج آرزوى مردگان است
در حدیث مى خوانیم: مردگان آرزو دارند كه اى كاش همه دنیا را با انجام یك حج معامله مىكردند.
دعاى حاجى مستجاب است
رسول خدا(صلى الله علیه و آله) فرمود: شخص حاجى و هر كس را كه او برایش استغفار كند مورد عفو قرار مىگیرد و هر گونه دعاى او مستجاب مىشود.
بهترین نوع حج
گرچه حج انواعى دارد ولى به فرموده روایات متعدّد بهترین نوع آن حج تمتّع است و این همان حجّى است كه ما ایرانیان انجام مىدهیم.
حج را سبك نشماریم
به فرموده روایات؛ انجام حج یكبار واجب است و اگر زمانى فرا رسد كه همه مردم آنرا ترك كنند، هلاك مىشوند و اگر مردم رها كردند، بر امام مسلمین است كه آنان را به رفتن حج اجبار كند.
در روایات متعدّد مىخوانیم: هر كس بناى حج دارد عجله كند، زیرا شاید بیمارى یا مانعى پیش آید.
و هر كس سفر حجّ خود را به تأخیر اندازد تا بمیرد، از یك واجب الهى محروم شده و مصداق این آیه خواهد بود:
«مَنْ كانَ فى هذِهِ اَعْمى...» و یكى از شریعتهاى اسلام را رها كرده است.
و هر كس قادر به رفتن حج باشد و بدون عذر نرود تا بمیرد، یهودى یا نصرانى مرده است.
و هر كس به گمان رسیدن به دنیا و حلّ مشكل دنیوى به مكّه نرود، خداوند چنان او را در كارش ناموفّق مىكند كه حاجیان مناسك خود را انجام داده و به مرز تمام كردن حج رسیدهاند، ولى او هنوز مشكل خود را حل نكرده است. زیرا هر كس در راه حق بخل كند چند برابرش را در راه باطل خرج خواهد كرد.
محروم شدن از حج
در حدیث مىخوانیم: كسانى هستند كه خود را آماده حج مىنمایند ولى مرتكب گناهى مىشوند به خاطر گناهى كه انجام دادهاند از حج محروم مىشوند.
مردم را دلسرد نكنید
در حدیث دیگرى آمده: هر كس با شما درباره حج مشورت كرد، او را دلسرد نكنید كه خطر یك سال بیمار شدن مشاور را در پیش دارد.
در روایات، سبك شمردن حج، در ردیف خیانت و اعلام جنگ با خدا آمده است.
شرط قبولى حج
البته حج زمانى ارزش دارد كه همراه با معرفت پیامبر(صلى الله علیه و آله) و اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) باشد.
هدیه كردن طواف
در روایات مىخوانیم: طواف استحبابى انجام دهید و ثواب آن را به دیگران هدیه كنید، همان گونه كه براى حجّ نیابتى پاداشهاى زیادى است و پاداش اینگونه حج هم براى نایب است و هم به شخص متوفّى مىرسد.
انواع حاجیان
البته همه زائران خانه خدا یكسان نیستند و پاداش آنها نیز یكسان نیست. بعضى براى سیاحت و تفریح، بعضى براى تجارت، و بعضى براى زیارت واقعى به مكه مىآیند و الطاف خداوند نسبت به هر یك به گونهاى است، بعضى در حدّ بخشش گناهان گذشته و بعضى در حد تأمین مال و خاندان.
بهترین ماه براى عمره
علاوه بر حج، به فرموده روایات، براى هر ماه یك عمره وارد شده است و بهترین ماهها براى عمره، ماه رجب است و عمره ماه رمضان و ماه رجب ثواب حج را دارد و اگر كسى دو عمره انجام دهد خداوند گناهان میان این دو عمره را مىبخشد.
لباس احرام
امام رضا(علیه السلام) مىفرماید: فلسفه و دلیل پوشیدن لباس احرام، ایجاد حالت خشوع و آمادگى براى دخول در حرم، دور شدن از زرق و برق دنیا و زینتها و لذّتهاى آن، صبر و پایدارى در برابر محرّمات و امثال آن است و شاید به خاطر همین احترام خاصّ حرم است كه به غسل و مسواك و كوتاه كردن مو و ناخن سفارش شده است.
در حدیث مى خوانیم: خداوند به لبّیك گویان خطاب مىكند: همانگونه كه شما چیزهایى را بر خود حرام كردید، من هم آتش دوزخ را بر شما حرام مىكنم.
در روایات براى تكرار جمله «لبّیك» پاداشهاى زیادى كه از جمله آن بخشودگى گناه است، بیان شده و در گفتن لبّیك، بلند كردن صدا براى مردان مورد سفارش روایات است.
احترام مكّه
اسلام براى مكّه و اطراف آن (حرم) حساب جداگانه اى باز كرده است به حدّى كه اگر مجرمى به مكّه پناهنده شود، نباید دستگیر شود. لكن مىتوان از جهت غذا و امثال آن او را در فشار قرار داد تا از حرم خارج شود و سپس او را دستگیر و مورد تنبیه قرار داد.
مكّه شهرى است كه مورد دعاى حضرت ابراهیم(علیه السلام) بوده و به فرموده روایات، خاك و سنگ و درخت و كوهش از دیگر مناطق برتر است و خداوند در قرآن با جمله «وَ هذَا الْبَلَدِ اْلاَمین» به آن قسم خورده است.
تاریخ احترام مكه، به فرموده روایات، از ابتداى آفرینش آسمانها و زمین تا روز قیامت است.
مكّه جایى است كه صید در آن جایز نیست و حتّى تیغ و بوته آن نباید از زمین كنده شود.
مكّه اولین نقطه زمین است كه از زیر آب بیرون آمد و پدیدار شد و نام دیگرش «بكّه» است، زیرا در آنجا مردان و زنان شانه به شانه در طواف هستند.
به فرموده امام جواد(علیه السلام) در حین نماز ممكن است زنى در مقابل شما و زنى در سمت راست و زنى در سمت چپ شما قرار گیرند در حالى كه این شكل در سایر مناطق مكروه است.
كلمه بكّه به معناى شانه به شانه خوردن و تزاحم است.
در بعضى روایات بكّه را نشانه بكاء و گریه گنهكاران و مكّه را به معناى گسترش زمین از زیر كعبه دانستهاند و در بعضى روایات بكّه را اطراف كعبه و مكّه را تمام شهر دانستهاند.
این شهر مقدّس نمازش صد هزار برابر و انفاقش صد هزار برابر پاداش دارد. آنگونه كه نماز در مدینه ده هزار برابر و انفاق در آن ده هزار برابر محسوب مى شود و نماز در كوفه هزار برابر و انفاق در آنجا هزار برابر جاى دیگر است. در این شهر راه رفتن عبادت و غذا خوردن ثواب روزه دارد.
براى درك ماه رمضان در مكّه و ختم قرآن در مكّه و گفتن سُبحانَ اللّه پاداشهاى زیادى است كه به فهرست آن در اینجا بسنده مى كنیم:
1- یك روز روزه گرفتن در مكّه مساوى روزه یك ماه محسوب مىشود.
2- راه رفتن در مكّه عبادت است.
3- درك كردن یك ماه رمضان و انجام نماز و روزه آن مساوى با درك كردن صد هزار ماه رمضان است.
4- ختم قرآن در مكّه، پاداشى همچون دیدن پیامبر(صلى الله علیه و آله) و مشاهده جایگاه خود در بهشت را دارد.
5- گفتن سبحان اللّه در مكّه به منزله انفاق خراج ومالیات عراقَین (بصره و كوفه) در راه خداست.
6- سجده در مكّه به منزله غلتیدن در خون خود درراه خدا است.
7- تحمّل یك روز بیمارى در مكّه به منزله شصت سال عبادت كردن است.
8- خوابیدن در مكّه به منزله تلاش در سایر شهرهاست.
به فرموده بعضى روایات، هر یك روز ماندن قبل از اعمال حج بهتر از دو روز ماندن بعد از اعمال حج است.
دهه اول ماه ذى الحجّة
در روایات براى این ده شب ارزشى همچون روز جمعه و ماه رمضان و شب قدر بیان شده و عبادت در این ایام همچون جنگ در راه خدا با زبان روزه شمرده شده است.
همچنین در این ایام به ذكر خدا و خواندن سوره اخلاص سفارش شده و عبادت در این ایام مورد قبول پروردگار است.
پاداش اعمال حج
به فرموده پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله):
1- هنگام خروج از منزل براى هر گامى، یك پاداش ثبت و یك گناه محو مىشود.
2- براى هر لبّیك گفتن، 10 پاداش ثبت و 10 گناه محو مىشود.
3- براى طواف، نجات از عذاب مقرّر شده است.
4- براى دو ركعت نماز طواف، 2000 ركعت نماز مقبول ثبت شده است.
5- براى سعى صفا و مروه، پاداش كسى است كه پیاده به مكّه رفته باشد و كسى كه 70 برده مؤمن را آزاد كرده باشد.
6- براى توقّف در صحراى عرفات، عفو تمام گناهان است حتّى اگر به عدد شنهاى بیابان باشد.
7- براى هر سنگریزه كه به ستون شیطان پرتاب و هر قطره خونى كه عید قربان از گلوى حیوان خارج مىشود، پاداشى بزرگ براى انسان مقدّر مىگردد. و همین كه اعمال حج تمام شد، فرشتهاى به او مىگوید: گذشته تو بخشیده شد و تو باید از نو عمل خود را شروع كنى.
در حدیث مىخوانیم: كسى كه هفت بار دور خانه خدا طواف كند و دو ركعت نماز بخواند، خداوند شش هزار پاداش به او مىدهد و شش هزار گناه او را محو مىكند و شش هزار درجه به او مىدهد و شش هزار حاجت او را برمىآورد.
در بعضى روایات به جاى شش هزار هفتاد هزار آمده است.
در كنار كعبه صد و بیست اجر نهفته است: براى طواف كنندگان 60 رحمت، براى نماز گزاران 40 رحمت و براى كسى كه به كعبه نگاه كند 20 رحمت است.
در روایات دعاهایى در حال طواف وارد شده كه بهترین آن صلوات بر پیامبر(صلى الله علیه و آله) و خواندن آیه:
«ربَّنا اتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنةً و فِى الا خِرةِ حَسَنةً وَ قِنا عَذابَ النّار» است.
در روایات كسانى كه پرده كعبه را گرفتهاند، به مجرمانى تشبیه شدهاند كه دامن دیگرى را مىگیرند تا او را ببخشد.
در حدیث مىخوانیم: بین ركن و مقام «در مسجدالحرام» و بین قبر و منبر پیامبر(صلى الله علیه و آله) «در مسجد النبى» باغى از باغهاى بهشت است.
مراد از ركن و مقام، فاصله میان حجر الاسود و درب كعبه كه نامش حطیم است، مىباشد زیرا در آنجا فشار مردم زیاد است و بدن و پاى انسان كوبیده مىشود و در ایّام خلوت، بهترین جاى مسجد براى نماز همانجا است.
در مسجد الحرام بهترین جاها مابین ركن و مقام است، بعد از آن مقام ابراهیم(علیه السلام) بعد از آن حجر اسماعیل(علیه السلام) و بعد همه مسجد و هر جا كه به كعبه نزدیكتر باشد.
حجر الاسود
حجر الاسود مركز حراست از پیمانها است. خداوند از مردم به ربوبیّت خود پیمان گرفت و آنان گواهى دادند و این حجر الاسود گواه بود و هر كسى در برابرش قرار گیرد، اعلام وفادارى به آن پیمان مىكند.
در دعاى برابر حجر الاسود مىخوانیم:
«اَمانَتى اَدَّیْتها وَ میثاقى تَعاهَدتُهُ لِتَشَهَد لى بِالْمُوافاة»
این حجر در قیامت گواه بر وفاى مردم است.
حجر الاسود در روز اول سفید بود و به خاطر تماس گناهكاران سیاه شد.
مقدار طواف
بهترین كار در مسجد الحرام طواف است كه اگر توان دارد، 365 طواف (به عدد ایام سال) و اگر قدرت ندارد 364 شوط معادل 52 طواف (به عدد هفتههاى یك سال).
ولى اگر قدرت ندارد یا مراعات سایرین را مىكند، به هر مقدار كه مىتواند طواف كند.
در روایات مىخوانیم: یك طواف قبل از شروع اعمال حج از هفتاد طواف بعد از مراسم حج بهتر است.
و نیز مىخوانیم: اولین كارى كه حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف در مسجد الحرام براى پیاده كردن عدالت انجام مىدهد، آن است كه دستور مىدهد كسانى كه طواف مستحبّى انجام مىدهند، محلّ طواف را براى كسانى كه طواف واجب انجام مىدهند، خالى نمایند.
به فرموده روایات طواف كردن از طرف رسول خدا(صلى الله علیه و آله) و فاطمه زهرا(علیها السلام) و امامان معصوم(علیهم السلام)، مورد رضایت ائمه اطهار(علیهم السلام) است.
در حدیث مىخوانیم: شخصى نگران مالى كه نزد دیگران داشت بود. به امام صادق(علیه السلام) نگرانى خود را گفت. حضرت فرمود: هر گاه به مكّه رفتى، براى هر یك از عبد المطلب، ابوطالب، عبداللّه، آمنه و فاطمه بنت اسد یك طواف انجام بده و دعا كن، مال به تو برمىگردد. او این عمل را انجام داد و همین كه از مسجد الحرام خارج مىشد، بدهكار خود را دید كه به او گفت: بیا و مال خود را از من بگیر.
حجر اسماعیل
در كنار كعبه و حجر اسماعیل، قبر اسماعیل و هاجر و هفتاد و هفت پیامبر صلوات اللّه علیهم است كه به قصد حج آمدهاند و در مكّه از دنیا رفتهاند و در همانجا مدفون گردیدهاند. و در روایتى آمده است كه این انبیا از سختى و گرسنگى جان دادهاند.
در حدیث مىخوانیم: حجر اسماعیل دیوارى است كه حضرت اسماعیل(علیه السلام) دور قبر مادرش بالا برد تا قبر مادرش زیر پا نباشد و مقام ابراهیم سنگى است كه حضرت ابراهیم(علیه السلام) براى بالا بردن كعبه روى آن ایستاد.
به فرموده روایات در آبى كه از ناودان كعبه مىریزد، خداوند شفا قرار داده است.
به فرموده روایات، سعى صفا و مروه به خاطر آن است كه ابراهیم(علیه السلام) به فرمان خداوند هاجر و نوزاد خود را در میان آن كوههاى داغ در كنار كعبه رها كرد و رفت. مادر كودك را به زمین گذاشت و روى كوه صفا رفت و فریاد زد: آیا همدمى هست؟ (غربت و تشنگى و گرمى هوا او را پریشان كرده بود). سپس هفت بار (از صفا به مروه و از مروه به صفا) این مسیر را طى كرد. كودك از تشنگى پا به زمین مىزد، ناگهان از كنار كودك آبى جوشید كه همان زمزم است و به دنبال آن پرندگان و افرادى پیدا شدند.
به فرموده روایات؛ مكانى در روى زمین بهتر از صفا و مروه نیست، زیرا در آنجا هر متكبّرى به ذلّت درمىآید و براى توقّف بر كوه صفا بركاتى از جمله زیاد شدن مال مطرح شده و دعاهایى براى سعى میان صفا و مروه وارد شده است ولى در روایات مىخوانیم كه در چند مورد هر دعایى كه خواستید، بخوانید: از جمله در عرفات و صفا و مروه و در كنار كعبه (مستجار).
عرفات
در روایات مىخوانیم: نام سرزمین عرفات به خاطر آن است كه جبرئیل(علیه السلام) آداب حج را در این سرزمین به ابراهیم(علیه السلام) یاد مىداد و او مىگفت: شناختم، و معرفت پیدا كردم و توقّف از ظهر تا غروب در عرفات به خاطر آن است كه حضرت آدم(علیه السلام) در این زمان خلاف فرمان خدا كرد. و خارج شدن از عرفات در غروب به خاطر آن است كه در غروب حضرت آدم(علیه السلام) با دریافت كلماتى توبه كرد و توبهاش قبول شد. و توقّف در عرفات به منزله توقّف به دَرِ خانه است، چون حرم و مسجد الحرام خانه او است و براى انابه و تضرّع، كنار درِ خانه مناسبتر از خود خانه است.
به فرموده روایات: هر كس در زمین عرفات حاضر شود، قطعاً بخشیده مىشود و خداوند با كسانى كه در عرفات حاضرند، بر فرشتگان مباهات مىكند و هیچ شب و روزى بخشیده شدگان از قهر الهى بیش از بخشیده شدگان در شب و روز عرفه نیست و بزرگترین گناه آن است كه كسى گمان كند خداوند روز عرفه در صحراى عرفات او را نبخشیده است.
مهمترین كار در روز عرفه دعا است و اگر روزه گرفتن در این روز موجب سستى در دعا مىشود، روزه هم استحباب ندارد. خواندن دعاى امام حسین(علیه السلام) در عرفات و دعاى امام سجاد(علیه السلام) در عرفه و دعاهاى دیگر پاداش بسیارى دارد.
اولیاى خدا در آن صحرا به دیگران دعا مىكردند و مىگفتند: هر دعایى كه به دیگران مىشود، صد هزار برابرش به خود انسان بازمىگردد و فرشتگان براى او دعا مىكنند و البته انسان در استجابت دعاى خود شك دارد ولى در استجابت دعاى فرشتگان شكى نیست.
مشعر
به فرموده روایات؛ عرفات درب اول خانه است كه انسان با توقّف و دعا آمادگى حضور پیدا مىكند و مشعر درب دوم است كه انسان با دعا و زارى آمادگى خود را بیشتر مىكند و در منى قربانى به درگاه خداوند هدیه مىكند و موى خود را كوتاه و خود را پاك و آماده حضور و طواف مىنماید.
منى
جبرئیل در این مكان به حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود: آرزوى خود را اظهار كن «تَمَنّ». منى در حج به منزله توقّف در راهروى خانه است. و در روایات مىخوانیم: اگر بدانید به چه كسى وارد شدهاید، به بخشودگى خود یقین پیدا مىكنید.
در منى منادى الهى ندا مىكند كه اگر مىخواستید من از شما راضى شوم، راضى شدم.
به فرموده روایات؛ روز عید قربان و دو روز بعداز آن كه مردم در سرزمین منى هستند، از بزرگترین ایام است.
رمى جمرات
براى پرتاب سنگریزه به ستون شیطان در سرزمین منى تعبیراتى در روایات آمده است از جمله:
این عمل ذخیره شما در قیامت است.
این عمل نور است.
در این عمل خروج از گناه است.
در این عمل كسب ثواب است.
به فرموده روایات؛ سنگریزهها باید محكم، بكر، پاك، به اندازه بند انگشت باشد و بهتر است انسان با وضو رمى كند.
قربانى
بهترین كار در عید قربان، (حتّى براى كسانى كه به حج مشرّف نشدهاند) قربانى كردن است. خداوند ریختن خون قربانى را دوست دارد.
قربانى فداى انسان از رفتن به دوزخ مىشود و با ریختن اولین قطره خون قربانى، گناهان انسان بخشیده مىشود.
قربانى كردن از نشانههاى ایمان است. (زیرا با تقسیم گوشت قربانى دل فقرا شاد مىشود).
مسجد خیف در منى
به فرموده روایات؛ هزار پیامبر در مسجد خیف نماز خواندهاند و براى ذكر و نماز در آن مكان مقدّس سفارشاتى شده است.
طواف وداع و آب زمزم
در روایات به طواف وداع و آشامیدن آب زمزم سفارش شده و دعاهایى وارد شده است.
حضرت على(علیه السلام) فرمود: بهترین آب زمین، زمزم است.
زمانى كه پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) به مدینه هجرت كرده بودند، آب زمزم را براى ایشان هدیه مىآوردند.
به فرموده روایات؛ آب زمزم داروى هر دردى است.
مرگ در حج
كسانى كه در سفر حج از دنیا بروند، بهره خاصى دارند. مثلاً: اگر در حال رفتن به مكّه باشد، بخشیده مىشود. اگر در حال احرام باشد، در قیامت لبّیك گویان محشور مىشود. اگر در یكى از دو حرم (مكّه و مدینه) از دنیا برود، در قیامت در امان است. و اگر در حال برگشت از دنیا برود، تمام گناهانش بخشیده مىشود.
هر كس در سفر حج از دنیا برود، خداوند تا روز قیامت ثواب حج را براى او ثبت مىكند. همانگونه كه اگر رزمندهاى در راه جبهه از دنیا برود، خداوند پاداش جهاد را تا قیامت براى او قرار مىدهد.
حضرت على(علیه السلام) فرمود: من براى كسانى كه در راه حج، زكات، عیادت بیماران، جهاد، حج و نماز جمعه از دنیا بروند، بهشت را ضمانت مى كنم. و در حدیث دیگرى است كه هر كس در مكه یا مدینه از دنیا برود، در قیامت حساب از او برداشته مى شود.
در روایات براى مردن در مدینه توجّه خاصى شده است. تا آنجا كه پیامبر(صلى الله علیه و آله) مىفرماید: اگر كسى لحظه آخر عمرش را در مدینه باشد، من شفیع او خواهم بود.
در دعاى سجده و بین اذان و اقامه مىخوانیم:
«اَلّلهُمَّ اجْعَلْ قَلبى بارّاً و رزقى دارّاً وَ اجْعَلْ لى عَنْد قَبْرِ نَبِیّكَ مُستقرّاً وَ قَراراً».
مدینه
در روایات مىخوانیم: بهتر است اول اعمال حج را انجام دهید و بعد به مدینه بروید، زیرا تمام حج، زیارت پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) است و نرفتن به مدینه جفا است.
یك ماه رمضان در مدینه از هزار ماه رمضان در شهرهاى دیگر بهتر است و بودن یك جمعه در مدینه از هزار جمعه در مناطق دیگر بهتر.
به فرموده روایات؛ مكّه حرم خدا و مدینه حرم پیامبر(صلى الله علیه و آله) و كوفه حرم على ابن ابى طالب(علیه السلام) است و هر ستمگرى سوء قصدى نماید، قلع و قمع مىشود.
در روایات آمده است؛ پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) از خداوند متعال براى اهل مدینه بركت خواست، همانگونه كه حضرت ابراهیم(علیه السلام) براى اهل مكه. و براى كسى كه در مدینه دست به قتل بزند یا به قاتلى پناه دهد، لعنت فرستاد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: مساحت مسجد النّبى در زمان حضرت 3600 ذراع بوده است و مابین منزل پیامبر(صلى الله علیه و آله) و منبر مسجد، باغى از باغهاى بهشت است و نماز خواندن در مسجد النّبى برابر ده هزار نماز به حساب مى آید.
زیارت پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله)
پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) فرمود: هر كس مرا زیارت كند، شفاعت من از او واجب و جزاى او بهشت است و زیارت من بعد از وفاتم، مثل زیارت من در زمان حیاتم مىباشد، و اگر نتوانستید مرا زیارت كنید، از راه دور به من سلام كنید كه به من مى رسد. زائر من در قیامت همسایه من خواهد بود.
و فرمود: هر كس من و یا یكى از ذرّیهام را زیارت كند، در قیامت به زیارتش مىروم و او را از شداید نجات خواهم داد.
وعده بهشت در روایات براى زیارت پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) و على بن ابى طالب و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)، در یك جا آمده است.
یادگارهاى مدینه
در روایات مىخوانیم كه امامان ما گلایه داشتند كه آثار پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) را تغییر دادهاند.
تنها مسجد قبا و مسجد احزاب و مَشربه اُمّ ابراهیم و مسجد فضیخ باقى مانده است. و شما رفتن به این اماكن را فراموش نكنید.
مسجد قبا
پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) سواره و پیاده به این مسجد مىرفتند و این همان مسجدى است كه «اُسِّس عَلَى التَّقوى» است. و نماز در آنجا مساوى با انجام یك عمره است.
مسجد غدیر
هنگام برگشتن از مكّه، در كنار سرزمین غدیر مسجدى به نام مسجد غدیر بوده كه امامان ما دستور مىدادند كه در آن مسجد نماز خوانده شود.
علامت قبولى حج
پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) فرمود: علامت قبولى حج آن است كه انسان از گناهانى كه قبل از سفر مرتكب مىشده است دست بردارد و اگر همان رفتار و گناهان قبلى را انجام دهد، حج او برگردانده مىشود.
بیمه تا چهار ماه
در روایاتى مىخوانیم: خداوند تا چهار ماه گناه حاجى را ثبت نمىكند و امامان ما به آیه: «فَسیحوا فِى الاَرضِ اَرْبعَةَ اشْهُرٍ» استدلال كردهاند كه اگر خداوند براى مشركین چهار ماه را آزاد گذاشت، براى مؤمنین نیز این تخفیف وجود دارد.
و در روایات مىخوانیم: تا انسان گناه نكند، نور حج در او وجود دارد و كسى كه حج را انجام دهد، مانند روزى كه از مادر متولّد شده پاك و بخشیده است.
در بعضى روایات آمده است: شرط این بخشش آن است كه مردم از دست و زبان حاجى در امان باشند.
تذكّرات:
1- به فرموده بعضى روایات بعد از انجام مراسم حج زود به وطن خود بازگردید تا علاقه و عشق شما به مكّه كم نشود.
2- نیّت برگشتن به مكّه را در سال آینده داشته باشید كه سبب طول عمر خواهد بود. یزید (لعنة اللّه علیه) هنگامى كه حجّ خود را انجام داد، اشعارى گفت؛ به این مضمون كه اگر از مكّه خارج شویم، تا عمر دارم در هیچ سالى براى حج و عمره نخواهم آمد. و خداوند عمرش را كوتاه كرد.
3- مستحب است كه زائر خانه خدا در باز گشت از حج به كسانى كه به دیدن او مىآیند ولیمه دهد.
4- كسى كه به زیارت حاجى آید در حالى كه غبار سفر بر او باشد، گویا حجر الاسود را دست كشیده است. پس تا حاجى گناهى مرتكب نشده است، هر چه زودتر به دیدن او بروید و او را احترام نمایید و میان چشم و پیشانى او را ببوسید.