طلحة بن طلحة یكى از مسلمانان مدینه بیمار شده بود، رسول اكرم اسلام(صلى الله علیه و آله) از او عیادت فرمود و بین آنها چنین گفتگو شد:
رسول اكرم: اى طلحه! حالت چگونه است؟
طلحه: اى رسول خدا! مرگ است مرگ است!
رسول اكرم: در این حال چه مىبینى؟
طلحه: فرشتهاى خشن و ترس رو مىبینم! كه به من مىگوید: اى طلحه به سوى آتش بیا!
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) متوجّه مادر طلحه شد و فرمود: اى مادر طلحه! فرزندت چگونه آدمى بود؟
ام طلحه: اى رسول خدا! پسرم بسیار ترش رو و غضبناك بود.
رسول خدا: اى ام طلحه! فرزندت را دریاب! بلند شو! دو ركعت نماز بخوان سپس براى فرزندت طلب آمرزش كن!
مادر طلحه بلند شد دو ركعت نماز خواند پس از اداى نماز عرض كرد: «اللّهمّ اغْفِرْ لِطلحَةَ ما كانَ منهُ الىَّ فَاِنّى قد غَفَرْتُ له و عَفَوتُ عنهُ؛ خداوندا طلحه را بیامرز از آنچه كه او نسبت به من داشت، من از او گذشتم و او را بخشیدم.»
در همین هنگام رسول خدا(صلى الله علیه و آله) به طلحه فرمود: چه مىبینى؟
طلحه: آن فرشته خشم آلود رفت، اینك فرشتهاى نیك صورت آمده و به من مىگوید: «یا طلحةُ هَلُمَّ الى الجَنَّةِ؛ اى طلحه! به سوى بهشت بیا!»(567)