ایمان به معاد كافى نیست، یاد معاد لازم است. معاد، امیدى به صالحان و هشدارى به خلافكاران است. دلیل معاد، عدل الهى است. معاد، جسمانى است. محور دعوت انبیا یكى بوده است و همه آن بزرگواران مردم را به توحید و معاد، تقوى و عدالت، نماز و روزه، احسان به والدین و رسیدگى به محرومان دعوت مىكردند. در میان موارد انذار، مسأله معاد نقش ویژهاى دارد. سؤال: با اینكه قرآن كریم بارها تردید و تعجب كفّار را درباره معاد نقل كرده است پس چرا مىفرماید: شكى در آن نیست. «لا رَیْبَ فِیهِ»؟ پاسخ: در قرآن یازده بار جمله «لا رَیْبَ فِیهِ» درباره معاد و چهار بار درباره قرآن و یك بار درباره أجل آمده است، یعنى با دیدن نمونههاى رستاخیز در طبیعت و پدید آمدن بهار و پاییز و آفرینش خودتان سزاوار نیست در امكان زنده شدن دوباره مردگان شك و تردید كنید. نه آنكه هیچ كس شك نمىكند بلكه نباید شك شود. اگر ایمان به خداوند قطعى شود، ایمان به معاد كه جلوهاى از قدرت و حكمت و عدالت خداست ثابت مىشود. چرا در معاد شك مىكنیم؟ آیا او نمىداند كه چه كردهایم تا كیفر و پاداش دهد؟ «أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ شَهیدٌ» یا نمىتواند دوباره خلق كند؟ «أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». دلیل انكار معاد، غفلت از قدرت الهى است. آفرینش آغازین، بهترین دلیل بر امكان معاد است. «خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ». ایمان به معاد، بهترین وسیله بازدارنده از فریب دنیا است. توجّه به معاد، انسان را در برابر حوادث تلخ مقاوم مىكند. سرچشمه انكار معاد، پیروى از هواى نفس است. توحید و معاد، اوّلین پیامهاى الهى براى بشر است. اعتقاد به معاد، تضمین كننده ایمان به توحید و نبوت و عدل و امامت است.