پس از جنگ خیبر، رسول خدا(صلى الله علیه و آله) همراه سپاه جلوگیرى از گزند اشرار، به سوى وادى القرى حركت كردند، شبانه آن اشرار را در محاصره خود درآوردند، یكى از اصحاب مىگوید در این ماجرا، یكى از غلامان پیامبر(صلى الله علیه و آله) به نام «مِدْعَم» همراه رسول خدا(صلى الله علیه و آله) بود، از هنگامى كه در آن سرزمین مشغول گرفتن و به زمین نهادن بار شتر بود، ناگاه تیرى از ناحیه دشمن به مدعم اصابت كرد به طورى كه موجب شهادت او شد، همراهان كنار جنازه او آمدیم اشاره به او گفتیم: «هنیئاً لهُ الجَنَّةُ؛ بهشت گواراى او باد.»
ولى رسول خدا(صلى الله علیه و آله) (به جاى این كه ما را در این سخن تمجید كند و همنوا با ما گردد) فرمود: «كَلّا والّذى نفسُ محمَّدٍ بِیَدِهِ اِنَّ شَملَتَهُ الآنُ لَتُحتَرَقُ علیهِ فى النّار، كانَ غَلَّها مِن فَیْىءِ المسلیمنَ یومَ خَیْبَرٍ؛ نه هرگز، سوگند به خداوندى كه جان محمّد (صلى الله علیه و آله) در دست او است، هم اكنون لباس روپوش او كه پوشیده آتش گرفته و او را در درون شعلههاى خود قرار داده است، زیرا او این لباس را كه از بیت المال مسلمین بود، (و به طور امانت پس از جنگ خندق در اختیارش بود) بدون مجوّز براى خود برداشته و به بیت المال خیانت نموده است.»
در این هنگام یكى از اصحاب این سخن را از پیامبر(صلى الله علیه و آله) شنید و به پیش آمد و به آن حضرت عرض كرد: اى رسول خدا(صلى الله علیه و آله)! من تنها دو بند كفش كه براى كفش هایم لازم بود، از بیت المال (بدون مجوّز) برداشتهام، آیا من نیز گرفتار آتش مىشوم؟ پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: «یُعدِّلُكَ مِثلُهُما مَنِ النّار؛ آرى مثل آن دو بند كفش از آتش براى تو فراهم شده است.»(980)