تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

نكات‏

استفاده از فرصت‏
فرصتهاى زیادى به دست افراد مى‏افتد، اما از آن جا كه دسته‏اى روح «كار امروز به فردا انداختن» را دارند، این فرصتها را كه كلیدهاى طلائى راز كامیابى است از دست مى‏دهند. در صورتى كه نه تنها كار امروز را نباید به فردا انداخت بلكه اگر امكان دارد، باید كار فردا را هم امروز انجام داد. از ابومسلم خراسانى پرسیدند راز كامیابى شما چه بوده است؟! گفت: «هرگز كار امروز را به فردا نیفكندم.» چه بسا نیروئى كه براى تأخیر انداختن كار مصرف مى‏شود، براى انجام خود آن كار كافى باشد. برخى از دانش آموزانى كه در امتحان خرداد ماه قبول نمى‏شوند و باید در شهریور ماه امتحان بدهند، از فرصت حداكثر استفاده را مى‏كنند و بعضى گرفتار اوهام و افسوس خوردن مى‏شوند و وقت را با آه كشیدن به پایان مى‏رسانند. عدّه‏اى از مردم هستند كه غالباً عارف منش و درویش مآبند؛ كارشان اشگ فشانى بر گذشته است و مرتّباً مى‏گویند: «اگر ما فلان باغ را خریده بودیم سود كلانى نصیب ما مى‏گشت و اگر در فلان دانشگاه ثبت نام كرده و ادامه تحصیل داده بودیم، اكنون از شخصیّتهاى بزرگ كشور بودیم.» تمام وقت خود را با افسوس خوردن و روى «قبر دیروز» گریه كردن تلف مى‏كنند. در حالى كه اگر از این پس بكوشند ممكن است به همه و یا به قسمتى از آرزوهاى خود برسند.
وقت گدشته را نتوانى خرید باز
مفروش خیره كاین گهر پاك بى‏بهاست‏
گروهى در نقطه مقابل آنها هستند. اضطراب آینده آنها را از كار در آن لحظه‏اى كه در دست دارند، بازمى‏دارد. دانش آموزانى را دیده‏ایم كه مرتباً دم از رفوزه شدن مى‏زنند؛ مرتّباً مى‏گویند: «مبادا تجدیدى شویم، مبادا قبول نشویم.» این اضطراب آنان را از مطالعه و كار بازمى‏دارد و فرصت را از دست مى‏دهند. چه زیبا سروده آن سراینده تازى زبان:
مافات مضى و ما سیأتیك فاین‏
قم فاغتنم الفرصة بین العدمین‏
یعنى: آنچه را از دست دادى، گذشته است و آینده هنوز نرسیده (بیجا غصه آنرا مخور) هم اكنون برخیز و این لحظه را كه از هر دو طرف به نیستى مى‏رسد، غنیمت بشمار.
و سعدى شیرین زبان نیز در این باره گوید:
سعدیا دى رفت و فردا همچنان موجود نیست‏
در میان این و آن فرصت شمار امروز را
بهترین فرصت براى كار كردن، دانش آموختن و ثروت اندوختن جوانى است و بلندترین نقطه زندگى نیز دوران جوانى است. عشق و امید و نشاط جوان و نیروهاى فعّاله و خلاّقه او سرشار است، ولى پس از مدتى، قدرتهاى معنوى و مادّى وى رو به كاهش مى‏گذارد و اعصاب قدرت و استحكام خود را از دست مى‏دهد. چشم كم نور مى‏شود و نیروهاى خلاّقه ناتوان مى‏گردد. مولاى متّقیان(علیه السلام) مى‏فرماید: «انسان هنگامى پى به ارزش جوانى و تندرستى مى‏برد كه آنها را از دست داده باشد.» از سفارشهاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) به یكى از شاگردان بزرگ خود «ابى ذر» این است: «پیش از آنكه پیرى تو فرا رسد، ارزش جوانى را بدان.»
زینت باغ است درخت جوان‏
پیر شود بر كندش باغبان‏
شاخ جوان به هر گلى نوبر است‏
شاخه پیر، از پى خاكستر است‏
مردان بزرگ و كامیاب همواره بر گذشته افسوس نمى‏خوردند و اضطراب آینده آنها را از كار در فرصتهاى مناسب بازنمى‏داشت. دستگاه آفرینش در انسان یك عقل طبیعى آفریده است كه در تمام افراد با بالا رفتن سن، رشد مى‏كند. در كنار این عقل طبیعى مى‏توانیم یك عقل اكتسابى در پرتو علم و تجارب نیز به دست بیاوریم و این دومى در حقیقت مكمّل و پرورش دهنده آن عقل طبیعى است. مردان كامیاب كسانى بودند كه از فرصتهاى دوران كودكى و جوانى و مراحل بالاتر خوب استفاده كردند و عقل فطرى را با عقل اكتسابى پرورش دادند. و بهترین فرصت براى این كار دوران جوانى است. پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) فرمود: «فرصت بسان ابر بهارى مى‏گذرد و كامیابى از آن كشاورزى است كه از آن بهره‏بردارى كند.» كسانى كه به ارزش وقت و عمر خود پى برده‏اند، اوقات گرانبهاى خود را بیهوده مصرف نمى‏كنند. گروهى از دانشمندان برخى از آثار خود را در مواقعى نوشته‏اند كه اكثر مردم به اتلاف آن اهمیّت نمى‏دهند. مثلاً دكتر «ماردن كود» یكى از آثار خود را در ضمن رفتن از خانه بیمارى به خانه بیمار دیگر نوشته است. «دكتر بورنى» زبان فرانسوى و ایتالیائى را در طى رفتن به اداره و بازگشت از آن یاد گرفت. فقید علم و ادب مرحوم مدرّس خیابانى یكى از آثار گرانبهاى خود را كه در پیرامون مترادفات زبان فارسى مى‏باشد موقع صرف صبحانه نوشته است. ناپلئون در واقعه «اركولا» با 25 سوار بر دشمن غلبه كرد؛ زیرا دشمن خسته بود و او فرصت را مغتنم شمرد و با این عدّه كم بر دشمن چیره گردید. گروهى آنچنان عمر خود را تلف مى‏كنند كه گوئى دشمن وقت و عمر خود هستند. امروز بسیارى از سرگرمیها بیش از آنچه جنبه تفریحى داشته باشند، قاتل و كشنده وقت مى‏باشند. البته اعصاب خسته احتیاج به تفریح و سرگرمى دارد و هرگز نباید آنچه را كه جنبه تفریحى دارد به حساب اتلاف وقت نهاد؛ زیرا گردش و تنفّس، ملاحظه مناظر زیبا و شركت در مجالس انس و نشاط، اعصاب ما را از فرسودگى نجات بخشیده، و چرخ حیات را روغن كارى مى‏نماید. البته نباید هرگونه كار بیهوده و كشنده وقت و تلف كننده عمر گرانبها را به حساب تفریح و تفرّج گذارد. جوانان امروز براى استراحت، به فیلمهاى سینما و تلویزیون و مطالعه مجلاّت و روزنامه و كتابهاى هفته و سال پناه مى‏برند، ولى باید بدانند هر فیلمى قابل دیدن نیست و هر كتابى آموزنده، نشاط بخش و مفید نخواهد بود. ضررهاى سهمگین فیلمهاى جنائى و پلیسى و رمانهاى عشقى و سكسى قابل توصیف نیست و غنچه جوانى را قبل از آنكه شكوفان شود پژمرده مى‏سازد. علامه حلّى یكى از ستارگان درخشان علوم اسلامى است و گذشته از اینكه یك فقیه درجه اول است، در سایر رشته‏هاى علوم اسلامى از معقول و منقول تألیفات دارد. این مرد سالها در خدمت حكیم و ریاضى‏دان بزرگ خواجه نصیرالدین شاگردى كرده و ملازم شب و روز استاد خویش بوده است، او مى‏فرماید: من در مدّت ملازمت خدمت استاد حتّى یك عمل كوچك كه استحباب شرعى داشته باشد ندیدم كه انجام ندهد، یعنى چنان وقت خود را تنظیم كرده بود كه هر كارى در موقع خود به جاى خود صورت مى‏گرفت، اگر احیاناً تفریح و تفنّن مى‏كرد در موردى بود و به طرزى بود كه بجا و لازم بود و شرعاً پسندیده بود. گذشت زمان و كاهش پیوسته عمرها و فرصت‏ها، در عین حال كه روشن‏ترین واقعیّات است، مورد بیشترین غفلت نیز قرار مى‏گیرد و خسارت بسیارى از رهگذر همین غفلت از هدر رفتن سرمایه نصیب انسانها مى‏گردد.
اغتنام فرصت‏
از توصیه‏هاى مهمّ فرزانگان به پویندگان راه كمال و خودسازى و موفّقیت است كه در متون دینى به آن تأكید زیادى شده است.
هر عاقلى با اندكى تعقّل درمى‏یابد كه باید وقت را غنیمت شمرد، زیرا ممكن است تاجر ورشكسته با تلاش دوباره بتواند جبران مافات كند ولى تنها وقت است كه هیچ چیز جایگزین آن نمى‏تواند بشود.
از نظر اسلام، عمر انسان ارزش والایى دارد، به گونه‏اى كه هیچ چیز همسنگ آن نخواهد بود و اگر كسى عمر خود را در راه تحصیل ایمان، عمل صالح، بندگى خدا و كسب اخلاقى صرف كند از ضرر و خسران در امان بوده و به سعادت ابدى خواهد رسید.
شناخت درد، نیمى از درمان است و صحیح است كه آشنایى با آفتهاى هر چیز و خطرهاى هر راه و كارى، زمینه‏ساز بهره‏ورى بهتر و بیشتر و مصونیّت از خسارتهاى جبران ناپذیر مى‏شود. غفلت، به تأخیر انداختن فرصتها، بیكارى پرداختن به كارهاى غیر مهم، بازى، خواب و... از جمله آفتهاى از دست رفتن فرصت‏ها مى‏باشند.
بى شك تأخیر در كارها و عقب انداختن فرصت‏ها را مى‏توان یكى از موجبات تضییع وقت دانست چنانكه به تجربه ثابت شده و در روایات و آیات نیز از آن نهى شده است.
پیشامدهایى كه ما در زندگى خود، آنها را عادى مى‏دانیم فرصت‏هاى بزرگى است براى كسى كه آنها را غنیمت شمرد. ارباب سعى و عمل از اوقات كوچك و زائد خود كه معمولاً صرف كارهاى بیهوده مى‏شود استفاده مى‏كنند. دوران جوانى یكى از نعمتهاى بزرگ الهى است و در اسلام به اندازه‏اى مهم است كه روز قیامت از صاحبش سؤال مى‏شود كه چگونه آن را صرف كرده است. از این رو بر جوانان لازم است كه براى رسیدن به سعادت، این فرصت گرانبها را غنیمت شمرده از آن به شكل صحیح بهره بردارى نمایند.
از مجموع روایات و آیات، چنین نتیجه مى‏گیریم كه وقت، گوهر گرانبهایى است كه ارزشمندتر از آن چیزى نیست بنایراین، باید آن را شناخت و ارج نهاد و از هر چه موجب اتلاف وقت مى‏شود خوددارى كرد.
انسان یك بار به دنیا مى‏آید و آنچه را كه از وقت از دست مى‏دهد هیچ وقت نمى‏تواند جبران كند.