«ثُمَّ أَنزَلَ عَلَیْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا یَغْشَى طَائفَةً مِّنكُمْ وَ طَائفَةٌ قَدْ أَهَمَّتهُمْ أَنفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیرَ الْحَقِّ ظَنَّ الجَهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الْأَمْرِ مِن شَىْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ یُخْفُونَ فِى أَنفُسِهِم مَّا لَا یُبْدُونَ لَكَ یَقُولُونَ لَوْ كاَنَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَىْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِى بُیُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ كُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَ لِیَبْتَلِىَ اللَّهُ مَا فِى صُدُورِكُمْ وَ لِیُمَحِّصَ مَا فِى قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِذَاتِ الصُّدُورِ؛(900) سپس بدنبال این غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. این آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه (در شب بعد از حادثه احد،) گروهى از شما را فرا گرفت اما گروه دیگرى در فكر جان خویش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهاى نادرستى- همچون گمانهاى دوران جاهلیت- درباره خدا داشتند و مىگفتند: «آیا چیزى از پیروزى نصیب ما مىشود؟!» بگو: «همه كارها (و پیروزیها) به دست خداست!» آنها در دل خود، چیزى را پنهان مىدارند كه براى تو آشكار نمىسازند مىگویند: «اگر ما سهمى از پیروزى داشتیم، در این جا كشته نمىشدیم!» بگو: «اگر هم در خانههاى خود بودید، آنهایى كه كشتهشدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاههاى خود، بیرون مىآمدند (و آنها را به قتل مىرساندند). و اینها براى این است كه خداوند، آنچه در سینههایتان پنهان دارید، بیازماید و آنچه را در دلهاى شما (از ایمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سینههاست، با خبر است.»
وَ لَئنِ قُتِلْتُمْ فِى سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ؛(901) اگر هم در راه خدا كشته شوید یا بمیرید، (زیان نكردهاید زیرا) آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود،) جمع آورى میكنند، بهتر است!»