روزى یكى از اصحاب رسول خدا(صلى الله علیه و آله) ، غلام خود را كتك مىزد و آن غلام پى در پى مىگفت: تو را بخدا نزن، بخاطر خدا عفوم كن و... ولى مولایش او را نمىبخشید و همچنان او را زیر ضربات خود قرار داده بود.
عدهاى از فریاد آن غلام، پیامبر(صلى الله علیه و آله) را مطلع كردند، پیامبر(صلى الله علیه و آله) برخاست و نزد آنها آمد. آن صحابى وقتى پیامبر را دید، دست از كتك زدن برداشت.
پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: «او تو را به حق خدا قسم داد و تو از او نگذشتى، حالا كه مرا دیدى از زدن او دست برداشتى؟» آن مرد گفت: اینك او را به خاطر خدا آزاد كردم! پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: «اگر او را آزاد نمىكردى با صورت به آتش جهنم مىافتادى.»(365)