تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

دعاى دسته جمعى‏

حفص بن عمر بجلى گوید: از وضع ناهنجار مالى و ازهم‏پاشیدگى زندگیم به امام صادق(علیه السلام) شكایت كردم.
امام فرمود: «هنگامى كه به كوفه رفتى با فروش بالش زیر سرت هم كه باشد به ده درهم غذائى آماده كن و تعدادى از برادرانت را به غذا دعوت كن و از ایشان بخواه تا درباره تو دعا كنند.»
حفص گوید: به كوفه آمدم و هر چه تلاش كردم غذائى مهیا كنم میسر نشد تا بالاخره طبق دستور امام بالش زیر سرم را فروختم و با آماده ساختن غذا، تعدادى از برادران دینى خود را دعوت نموده و از ایشان خواستار دعا در حل مشكلات زندگیم شدم. آنها هم با صرف غذا دعا كردند.
به خدا قسم، جز مدت كوتاهى از این قضیه نگذشت كه متوجه شدم كسى در خانه را مى‏زند و چون در را باز كردم، دیدم شخصى كه با او داد و ستد داشتم و از وى طلب كار بودم به سراغ من آمد.
با پرداخت مبلغ سنگینى كه به گمانم ده هزار درهم بود، بدهى خود را با من تصفیه و مصالحه كرد، و از آن پس پى در پى كار من به فراخى و گشایش نهاد و به رفع سختى و تنگدستى انجامید.(2262)