در دین اسلام در رتبه اوّل انجام واجبات است سپس مستحبّات. گاهى شیطان با مستحبّات وارد مىشود و انسان را از امرى واجب دور مىكند. مستحبّات از نظر پاداش، مكمّل كمى و كاستى واجباتند. مستحبّات پلى عاشقانه بینِ بنده و خداست چون شخص تكلیفى را انجام مىدهد كه از او خواسته نشده است. بعضى از مستحبّات همچون نمازِ شب براى پیغمبر واجب است چرا كه او رهبرى جامعه را به عهده داشته و نیازمند نیرویى بیشتر است. در دستور به انجام عموم مستحبّات حكمتى نهفته است كه با انجامِ عمل بنده به مقصود مىرسد. اگر عملِ مستحبّى به واجب ضربه بزند هیچ ارزشى نخواهد داشت.
با انجام مستحبّات واجبات برایِمان شیرین مىشوند. انجامِ عملِ مستحب نشانگرِ آن است كه به ما به دستوراتِ دینى عشق مىورزیم و انجامِ آنها از روىِ تكلیف نیست. در سیره بزرگان و علماء دین تقیّد به مستحبات همچون واجبات دیده مىشد، هر چند در دستورالعملِ بزرگان آمده كه گاهى مستحب را ترك كنید تا جایگاه آن نسبت به واجب محفوظ بماند.