سكونى گوید: در حالى كه ناراحت و غمگین بودم به محضر امام صادق(علیه السلام) رسیدم. حضرت فرمود: «چرا ناراحتى؟» عرض كردم: دختر نصیبم شده است!
حضرت فرمود: «اى سكونى! سنگینىاش بر زمین و رزقش بر عهده خداست. زندگى او اجل تو را نزدیك نمىكند و از رزق تو نمىخورد.» سكونى گوید: والله غم و اندوهم را برطرف كرد. آن گاه فرمود: «چه اسمى بر او گذاردى؟»
عرض كردم: فاطمه. امام(علیه السلام) فرمود: «آه آه آه، سپس فرمود: حال كه اسمش را فاطمه گذاردى او را مورد بدگویى، لعن و كتك قرار نده.»(1968)