جامعه در برابر اختلافات خانوادهها، مسئولیّت دارد. بستگان، در رفع اختلاف خانوادهها، مسئولیّت بیشترى دارند. مشكلات مردم را با كمك خود مردم حل كنیم. از آشتى دادن ناامید و مأیوس و نسبت به آن بىتفاوت نباشیم. اسلام به مسائل شورایى و كدخدامنشى توجّه دارد. همه مسائل را به قاضى و دادگاه نكشانید، خودتان درونگروهى حل كنید. «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَكُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ مُقِیتاً(2525)؛ هر كس وساطت نیكو كند، او هم سهمى از پاداش خواهد داشت و هر كس به كار بد وساطت كند، بهرهاى از كیفر خواهد داشت و خداوند بر هر چیزى نگهبان است.» موعظه، آشتى دادن، تدریس، تشویق به جبهه، تعاون بر كار نیك، مصادیق «شَفاعَةً حَسَنَةً» هستند. جملهاى را از امیرالمومنین(علیه السلام) مطرح مىكنم كه به وصیّت آن بزرگوار به اولاد و بازماندگان خود مربوط است و آن طورى كه خود ایشان بنا به نقل نهج البلاغه در آن نوشته مرقوم داشتهاند، مخاطب این وصیّت، همه كسانى هستند كه این نامه و این وصیّت به آنها مىرسد؛ یعنى ما هم مخاطب كلمات امیرالمومنین(علیه السلام) هستیم. این همان وصیّت معروف است كه بعد از یكى دو سطر مى فرمایند: «اوصیكما و جمیع ولدى و اهلى و من بلغه كتابى بتقوى الله و نظم امركم و صلاح ذات بینكم». تقریبابیست مطلب در این وصیّت ذكر شده است. بدیهى است وصیّت یك انسان بزرگ، آن هم وقتى كه در آخرین ساعات عمر او این وصیّت نوشته مى شود، شامل حسّاس ترین مطالب به نظر اوست. امیرالمومنین(علیه السلام) این وصیّت را بعد از ضربت ابن ملجم ملعون نوشتهاند؛ «لما ضربه ابن ملجم». تقریباً بیست مطلبى كه در این وصیّت آمده، مهم است. مطالب، درباره دنیاطلبى، قرآن، حج، جهاد، یتیمان، همسایگان و... است.
«نظم امركم»، «اصلاح ذات بینكم»؛ یعنى ایجاد الفت میان برادران. از اینجا مىشود فهمید كه این دو مطلب جزو مطالب بسیار مهم در نظر امیرالمومنین(علیه السلام) است. بعد از این كه مى فرمایند «و اصلاح ذات بینكم»، به سخن پیغمبر اكرم(صلى الله علیه و آله) استشهاد مىكنند و مىفرمایند: «و انى سمعت جدكما(صلى الله علیه و آله) یقول اصلاح ذات البین افضل من عامه الصلاه و الصیام؛ فضیلت اصلاح ذاتالبین مردم دلها را به هم نزدیك كردن و ذهنها را نسبت به هم خوشبین كردن از هر نماز و روزهاى بیشتر است. اگر كسى نماز مستحبى بخواند یا روزه مستحبّى بگیرد، یا برود براى اصلاح ذاتالبین تلاش كند؛ دومى افضل است. این هم از چیزهایى است كه ما امروز به آن خیلى احتیاج داریم. یكى از كارهایى كه دشمنان ملّت ایران از اول انقلاب تاكنون به طور جدّى دنبال آن بودهاند، همین دل چركین كردن گروههاى جامعه نسبت به یكدیگر است؛ چه گروه هاى سیاسى، چه گروههاى مذهبى و دینى و چه قشرهاى مختلف. در طول زمان، استعمار و بخصوص استعمار انگلیس آن وقتى كه بر تمام مناطق خاور میانه و كشور ما و كشورهاى دیگر مسلّط بود این سیاست را دنبال مىكرد، بعد هم دیگران یاد گرفتند؛ امریكاییها هم امروز همین كار را مىكنند؛ دشمنان ملّت ایران هم نسبت به كشور ما همین كار را در برنامه خود دارند؛ دلها را نسبت به هم چركین و قشرها را از یكدیگر روگردان كنند. اول انقلاب به بركت فریاد اصلاح طلب امام(رحمه الله) و حركت اصلاحى انقلاب، دلها و قشرها به هم نزدیك شدند. سالهاست آن شكافهایى كه قبل از انقلاب بین قشرها وجود داشت، دیگر الان نیست. بین روحانى و دانشجو، بین نظامى و غیر نظامى، بین روشنفكر و مجموعه كاسب و تاجر شكافهاى سنتّىاى وجود داشت كه سالها روى آن كار شده بود؛ اما این شكافها بعد از انقلاب ترمیم شد، از بین رفت و یا كم شد. الان بار دیگر دارند اینها را بوجود مىآورند؛ همچنان كه شكافهاى مذهبى را زیاد مىكنند و گروههاى مذهبى را وادار به تظاهر به دشمنى با یكدیگر مىكند، براى این كه شكاف ایجاد شود. شكافهایى كه بین بدنه یكپارچه مردم بوجود مىآید، راه را براى دشمن باز مىكند و دشمن با این اختلافها مىتواند در داخل یك جامعه و یك كشور نفوذ كند و سیاستهاى خود را دنبال نماید؛ همه باید خیلى مراقب باشند. شما مىبینید الان تبلیغات جهانى روى چند چیز متمركز است؛ یكى از آنها این است كه در داخل نظام جمهورى اسلامى، مجموعه متصدّیان و خدمتگزاران نظام و كارگزاران كشور را به دو دسته تقسیم مىكنند و براى هر دسته اسم مىگذارند؛ البته یك عدّه هم سادهلوحانه در داخل كشور همان حرفى را كه آنها مىزنند، تكرار مىكنند؛ كه در واقع حرف اینها نیست، حرف آنهاست. همان دشمن خارجى وقتى متصدّیان نظام را به دو دسته تقسیم مىكند، اعلام مىكند ما با این دسته موافق و با آن دسته مخالفیم؛ یك دسته اسمشان اصلاحطلب است، یك دسته اسمشان محافظهكار است. اینها دام دشمنان است؛ همه باید متوجه باشند در دام دشمن قرار نگیرند. امیرالمومنین(علیه السلام) به ما مىگوید: «اصلاح ذات بینكم؛ دلها را با هم صاف و به هم نزدیك كنید.» اختلاف سلیقهها را به معناى دشمنى تلقّى نكنید. اختلاف نظر و اختلاف سلیقه، حتّى اختلاف عقاید سیاسى و دینى و غیره، تا آن جایى كه به مبانى عملى نظام ارتباطى ندارد، مىتواند موجب دشمنى و جدایى و خصومت با یكدیگر نشود.(2526) اهتمام به امور مردم و مسؤولیت شناسى در مورد سایر مسلمانان از رهنمودهاى اجتماعى اسلام است. شریعت مقدّس اسلام پیوسته سفارش فرموده است كه مسلمانان یار و مددكار یكدیگر باشند. همكارى و همیارى با دیگران و بشر دوستى تنها در امور عادى و رفاهى خلاصه نمىشود زیرا روشن است كه كارهاى مردم منحصر در امور مادى و رفاهى نیست و سودرسانى و خدمت به آنان فقط در خدمات مادّى و دنیوى جلوه نمىكند. كمك به مردم در امور معنوى و رساندن خدمات روحى به آنان نیز از اهمیّت اساسى برخوردار است. آنان كه در جهت هدایت روحى و معنوى مردم و ترویج علوم و معارف الهى در سطح جامعه گام برمىدارند سودمندىشان براى مردم، به مراتب بیشتر از سودمندى مادّى و دنیوى است. خلاصه هر گونه خدمت و كوشش براى امور مادّى و معنوى مسلمانان از وظایف اجتماعى هر مسلمان است. مسلمانان باید نسبت به هم، غیرت و تعصّب مكتبى داشته باشند و در برابر نالهها و استغاثهها بىتفاوت نباشند. «كونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً؛ مؤمن، بىتفاوت نیست حامى مظلوم است و علیه ظالم فریاد مىكشد.» كسانى كه براى رشد و اصلاح جامعه دل مىسوزانند، رستگاران واقعى هستند و گوشهگیرانِ بىتفاوت را از این رستگارى سهمى نیست. مگر مرا در قبر تو مىگذارند و یا.... و هر كه به دین خود، موسى به دین خود و عیسى به دین خود، از حرفهاى لغو و طاغوتى قبل از انقلاب است.