عبدالله بن مبارك در سالى اراده رفتن به مكه داشت. روزى از كوچهاى عبور مى نمود، ناگهان زنى را دید كه مرغى مرده و گندیده از زمین برگرفت و در زیر چادر خود پنهان نمود!
عبدالله گفت: اى زن! این مرغ را چرا برداشتى؟ زن گفت: نیازمندى و احتیاج مرا وادار كرد تا این كار را كنم! عبدالله چون این بشنید، زن را به منزل خود برد و پانصد دینار را كه تهیه كرده بود به سفر حج مستحبى برود به آن زن فقیر داد.
آن سال به حج نرفت. هنگامیكه حاجىها برگشتند، او به استقبال آنها رفت. آنان مىگفتند: ما تو را در سفر حج در عرفات و منى و جاهاى دیگر دیدهایم.
عبدالله نزد امام(علیه السلام) شرفیاب شد و ماجراى خود را نقل كرد، امام(علیه السلام) فرمود: «آرى خداوند بشكل تو ملكى را آفرید كه زیارت خانه خدا كند.»(2399)