آخرِ پشت هم اندازى، خمارى است.
سرانجام، رُسوا شود مكر ساز. (... شنیدم ز دانا، من از دیرباز)
«ادیب پیشاورى»
نكرد هرگز كس بر فریب و حیلت سود
مگر كلیله و دمنه نخواندهاى دَه بار
«ابوحنیفه اسكافى»
مزن بر سر ناتوان دست زور
كه روزى به پایش درافتى چو مور
چاه مكن بهر كسى
اول خودت، دوم كسى