روزى عقیل برادر على(علیه السلام) نزد معاویه آمد؛ معاویه در ظاهر به عقیل كه نابینا شده بود خیلى احترام كرد، و حتى او را نزد خودش در مسند نشاند، پس از تعارفات به عقیل گفت: «انتُم یا معاشرَ بنى هاشمٍ تَصابّونَ فى ابصارِكُم؛ شما اى گروه بنى هاشم همواره چشمهایتان نابینا مىشود.» عقیل بلافاصله جواب داد: «انتم بنى اُمیّة تَصابّونَ فى بَصائِرِكُم؛ شما طایفه بنى امیّه همواره دلهایتان نابینا مىشود.» معاویه با شنیدن این جواب، چنان دماغ سوخته شد كه گویا به دهانش سنگ زدند، نتوانست جوابى بدهد.(327)