محمد بن على بن الحسین(علیه السلام) كه به او باقر العلوم مىگفتند یعنى شكافنده دانشها. مردى مسیحى، به صورت سخریه و استهزا، كلمه (باقر) تصحیف كرد به كلمه (بقر) یعنى گاو؛ به آن حضرت گفت: اَنْتَ بَقَرٌ؛ یعنى تو گاوى!.
امام بدون آنكه از خود ناراحتى نشان بدهد و اظهار عصبانیت كند، با كمال سادگى گفت: «نه، من بقر نیستم من باقرم.»
مسیحى: تو پسر زنى هستى كه آشپز بود.
- «شغلش این بود، عار و ننگى محسوب نمىشود.»
- مادرت سیاه و بى شرم و بدزبان بود.
- «اگر این نسبتها كه به مادرم مىدهى راست است، خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد و اگر دروغ است، از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستى.»
مشاهده این همه حلم، از مردى كه قادر بود همه گونه موجبات آزار یك مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، كافى بود كه انقلابى در روحیه مرد مسیحى ایجاد نماید و او را به سوى اسلام بكشاند.
مرد مسیحى بعداً مسلمان شد.(2237)