تربیت
Tarbiat.Org

گنجینه معارف 3 (110 موضوع)
محمد رحمتی شهرضا

تسلیم را از كبوتران بیاموزید

در زمان یكى از پیامبران مادرى جوانى داشت كه او را بسیار دوست مى‏داشت و به قضاى الهى آن جوان مُرد و آن مادر داغدار شد و بسیار ناراحتى مى‏كرد، تا جائى كه اقوام او نزد پیامبر وقت رفتند و از او چاره خواستند.
او نزد آن مادر آمد و آثار گریه و غم و بى تابى را در او مشاهده كرد. بعد به اطراف نگریست و لانه كبوترى او را جلب توجه نمود و فرمود: «اى مادر! این لانه كبوتر است؟» گفت: آرى، فرمود: «این كبوتران جوجه مى‏گذارند؟» گفت: آرى، فرمود: «همه جوجه‏ها به پرواز مى‏آیند؟» گفت: نه، زیرا بعضى از جوجه‏هاى آنها را ما مى‏گیریم و از گوشت آنها استفاده مى‏كنیم. فرمود: «با این همه این كبوتران ترك لانه خود نمى‏كنند؟» گفت: نه، و به جائى دیگر نمى‏روند.
فرمود: «اى زن! بترس از اینكه تو در نزد پروردگارت از این كبوتران پست‏تر باشى، زیرا این كبوتران از خانه شما با آنكه فرزندان آنها را در پیش روى آنها مى‏كُشید و مى‏خورید هجرت نمى‏كنند، لكن تو با از دست دادن یك فرزند از نزد خدا قهر كرده‏اى و به او پشت نمودى و این همه بى تابى مى‏كنى و سخنان ناشایست به زبان جارى مى‏كنى.»
آن مادر چون این سخنان را شنید اشك از دیده برگرفت و دیگر بى‏تابى ننمود.(87)