بسماللهالرحمنالرحیم
«وَ اعْلَمْ یا بُنَىَّ اَنَّ اَحَبَّ ما اَنْتَ آخِذٌ بِهِ اِلَىَّ مِنْ وَصِیَّتى تَقْوَى اللّهِ وَ الاِْقْتِصارُ عَلى ما فَرَضَهُ اللّهُ عَلَیكَ، وَ الاَْخْذُ بِما مَضى عَلَیْهِ الاَْوَّلُونَ مِنْ ابائِكَ، والصّالِحُونَ مِنْ اَهلِ بَیْتِكَ، فَاِنَّهُمْ لَمْ یَدَعُوا اَنْ نَظَرُوا لاَِنْفُسِهِمْ كَما اَنْتَ ناظِرٌ، وَ فَكَّرُوا كَما اَنْتَ مُفَكِّرٌ، ثُمَّ رَدَّهُمْ آخِرُ ذلكَ اِلَى الاَْخْذِ بِما عَرَفوُا وَ الاِْمْساكِ عَمّالَمْ یُكَلَّفُوا. فَاِنْ اَبَتْ نَفْسُكَ اَنْ تَقْبَلَ ذلِكَ دُونَ اَنْ تَعْلَمَ كَما عَلِمُوا فَلْیَكُنْ طَلَبُكَ ذلكَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ لابِتَوَرُّطِ الشُّبُهاتِ وَ عُلُوِّ الْخُصوُماتِ. وَ ابْدَأْ قَبْلَ نَظَرِكَ فى ذلِكَ بِالاِْسْتِعانَةِ بِاِلهِكَ وَ الرَّغْبَةِ اِلَیْهِ فى تَوْفیقِكَ وَ تَرْكِ كُلِّ شائِبَةٍ اَوْ لَجَتْكَ فى شُبْهَةٍ اَوْ اَسْلَمَتْكَ اِلى ضَلالَةٍ. فَاِذا اَیْقَنْتَ اَنْ قَدْ صَفا قَلْبُكَ فَخَشَعَ وَ تَمَّ رَأْیُكَ فَاجْتَمَعَ، وَ كانَ هَمُّكَ فى ذلِكَ هَمّاً واحِدا فانْظُرْ فیما فَسَّرْتُ لَكَ. وَ اِنْ اَنْتَ لَمْ یَجْتَمِعْ لَكَ ما تُحِبُّ مِنْ نَفْسِكَ وَ فَراغِ نَظَرِكَ وَ فِكْرِكَ فاعْلَمْ اَنَّكَ اِنَّما تَخْبِطُ الْعَشْواءَ وَ تَتَوَرَّطُ الظَّلْماءَ. وَ لَیْسَ طالِبُ الدّینِ مَنْ خَبَطَ اَوْ خَلَطَ وَ الاِْمْساكُ عَنْ ذلِكَ اَمْثَلُ.»
فرزندم! بدان كه بهترین چیزی كه از پند من باید فراگیرى، پرهیزگارى در راه خدا است، و اکتفا كردن به آنچه خداوند بر تو واجب گردانیده است، و فرا گرفتن آنچه نیاكان تو و نیكان خاندانت بر آن بودهاند. زیرا آنان نیز مانند تو هرگز از مراقبت خویش دست برنداشتند، و هرچه را در اثر تفكر و ژرفاندیشى باز شناختند، به كار بستند، و از انجام هرچه بیرون از وظیفه بود خوددارى كردند. و اگر نفس تو پذیرفتن چنین نتواند، و خواهد چنانكه آنان دانستند بداند، پس بكوش تا جستجوى تو از روى دریافتن و دانستن باشد نه به شبههها در افتادن و جدال را بالا بردن ، نه اینكه در گرداب شبهات و غرقه گشتن در ورطهی مجادلهها و دشمنیها وارد شوی. و پیش از قدم گذاردن در این راه ابتدا از خداى خود یارى بجوی و براى توفیق خود روى به او آور و از آن چه تو را به شبهه دچار سازد یا به گمراهىات دراندازد، پرهیز کن. پس چون یقین كردى دلت صفا و جلا یافته و خاضعانه پذیرای حقیقت شده و افکارت از پریشانی و آشفتگی در آمده بر چیز واحدی تمرکز یافته، بنگر در آنچه برایت روشن ساختم. و اگر چنانچه در این مسیر، مطلوب خود را نیافتی و به آسودگیِ فکر و خیال نرسیدی، یقین کن که راه را به خطا بردهای و به ورطهی سیاهی و تباهی کشیده شدهای. و طالب راستین، محال است دچار انحراف و خطا شود یا به وادی التقاط و سرگشتگی بیفتد. در این حال - که گرفتار خطا شدهای- سکون، بهتر از حرکت است و متوقفشدن بهتر از رفتن.
حضرت فرمودند فرزندم! بیشترین چیزى كه دوست دارم از وصیتم به كارگیرى آن است كه اولاً: تقواى الهى داشته باشى و حریم امن الهى را بشناسى و جز حق، چیزى را در منزلگاه جانت قرار ندهى. ثانیاً: زندگىات را بر محور وظایف الهیات بنا كنى. زیرا آنچه وظیفهی ما در این دنیا نیست، نوعی غفلت و سرگرمى خواهد بود و در آن صورت زندگى را به چیزی غیر از اهدافی که برای آن خلق شدهایم وارد میکنیم که در واقع دویدن در بیراههها است. ثالثاً: آنچه را بر نیکان و صالحان خانوادهات گذشته است برگیر. خوبىها را از تجربهی نیكان دریافت کن و سرمایهی خوب گذشتگان را بازی نپندار و به راحتى از آن مگذر و بنگر که چگونه آنها هرگز دست از مراقبت خویش برنداشتند و مانند تو اهل تأمل و اندیشه بودند.