تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این چنین باید بود[جلد اول](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

جلسه نهم ـ اخلاص و نتایج آن

بسم‌الله‌الرحمن‌‌الرحیم
«وَ اَخلِصْ فِى الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَاِنَّ بِیَدِهِ الْعَطاءَ وَ الْحِرْمانَ، وَ اَكْثِرِ الاْسْتِخارَةَ وَ تَفَهَّمْ وَصِیَّتى وَ لاتَذْهَبَنَّ عَنْها صَفْحا فَاِنَّ خَیْرَ القَولِ ما نَفَعَ. وَ اعْلَمْ اَنَّهُ لاخَیْرَ فى عِلْمٍ لایَنْفَعُ، وَ لایُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لایَحِقُّ تَعَلُّمُهُ.»
و همه چیز را تنها از خداوند طلب کن، زیرا عطاكردن و محروم‌‌نگه‌داشتن همه و همه به دست اوست. تا می‌توانی از خدا طلب خیر بکن. تلاش کن توصیه‌ی مرا نیك دریابی و از آن روی برنتابی، زیرا كه بهترین سخن آن است كه سودمند باشد. و بدان علمی كه به کار نیاید مفید نیست و دانشی كه به حقیقت روى ندارد و به حق راه ننماید، شایسته‌ی آموختن نمی‌باشد.
حتماً توجه دارید که این توصیه‌ها از امام معصوم صادر شده، توصیه‌هایی که حاصل یک عمر تجربه و تدبّر در امور عالم است ،آن هم با چشم حقیقت‌بین آن حضرت و راهی است تا انسان از عمرش بیشترین بهره را برگیرد. توصیه‌های زنده موجب می‌شود تا انسان‌ها دغدغه‌ی بهترزیستن و زیبازیستن را به عالی‌ترین شکل عملیاتی کنند.
کسی این توصیه‌ها را می‌کند که به اقرار دوست و دشمن زندگی‌اش زیباترین اثر هنری روزگار است. چنان این تابلو را آفرید که جای هیچ دست‌کاریِ دیگری در آن وجود ندارد، به قدری آن حضرت زندگی خود را زیبا نمایان نمود که مسلّم هرگز افسوس نمی‌خورند که ای کاش این قسمت آن را عوض می‌کرد. امام الموحدین(ع) با چنین شخصیتی در این نامه به فرزندشان براساس بصیرت و تجربه‌های خود توصیه‌هایی دارند که اگر حقیقتاً جایگاه آن توصیه‌ها شناخته شود نه‌تنها موضع‌مان نسبت به آن موضع‌گیری بسیار حساس خواهد شد بلکه با عمل به آن توصیه‌ها تمام ابهام‌هائی که در زندگی با آن روبه‌رو هستیم برطرف می‌گردد.
حضرت در این نامه اراده کرده‌اند تا فرزندشان، پله‏هایى را كه با گذر طولانى عمر طى مى‏شود، بدون طی آن مدت طولانی، طى شود و تا آن‌جا جلو رود که راه‌های ناگشوده را تجربه نماید. در واقع حضرت می‌خواهند بفرمایند بیا این پله‌هایى را كه من رفتم بگیر و بقیه را طی کن تا نخواهی از اول شروع کنی تا از ادامه‌ی بقیه‌ی راه باز نمانى. اصطلاحاً مى‏گویند: نصیحت یعنى میان‏بُرزدن براى رسیدن به مقصد. اگر نصیحت شونده جدّى باشد عملاً مسیر را میان‏بُر زده، به همین جهت می‌فرمایند: «وَ لاتَذْهَبَنَّ عَنْها صَفْحا» تلاش کن آن را خوب دریابی و از آن روی بر متابی و این مهمّ محقق نمی‌شود مگر آن‌که آن توصیه‌ها را درونی کنی و خود را در حدّ حوائج جسمانی متوقف ننمایی و فرصت‌های رسیدن به راه‌های ناگشوده را از دست ندهی. اگر از توصیه‌های حضرت سرسری نگذریم به حرکتی حیرت‌انگیز درونی می‌رسیم که حقیقت همه‌ی عالم به صورتی خلاصه‌شده در برابر ما قرار می‌گیرد.
ملاحظه فرمودید که حضرت محور فوق‌العاده ارزشمندی را در رویکرد به امور باز کردند و فرمودند: «فَأَصْلِحْ مَثْواكَ...»: فرزندم قیامت و جایگاه اصلی خود را اصلاح كن و آخرت خود را به دنیایت مفروش. آنچه نمى‏دانى مگو و راهى كه نمى‏شناسى مپوى. امر به معروف كن تا اهل معروف باشى و نهى از منكر كن تا از اهل منكر جدا شوى. در راه دین‏دارى آنچه توان دارى به نهایت انجام ده و در راه دین‏دارى نگران ملامتِ ملامت‏گران مباش، و بالاخره در راه دین‏دارى از صحنه‏هاى خطر مهراس. وقتى مطمئن شدى كه راه، راه دین است، در گرداب‏هاى به ظاهر تهدیدكننده، خود را رها كن و نفس خود را بر سختى‏ها عادت بده، و در راه حق، خُلقى صبور داشته باش و در همه‌ی راه‌ها به خدا پناه ببر، و نیّتت را خالص كن و همه‌چیز را فقط از خدا بخواه، نه از دیگران.
فرمودند: «وَ اَلْجِى‏ءْ نَفْسَكَ فى اُمُورِكَ كُلِّها اِلى اِلهِكَ» و خود را در همه‌ی امور به خدایت بسپار. «فَاِنَّكَ تُلْجِئُها اِلى كَهْفٍ حَریزٍ وَ مانِعٍ عَزیزٍ» زیرا كه اگر كارهایت را به خدایت واگذارى خود را به پناهگاه و دِژى محكم و بدون شكست و شکوهمند سپرده‌ای. و بعد از این نكات است كه فرمودند: «وَ اَخلِصْ فِى الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ» و همه چیز را فقط از خدا بخواه، زیرا «فَاِنَّ بِیَدِهِ الْعَطاءَ وَ الْحِرْمانَ» عطا و بخشش از یک طرف و حرمان و نبخشیدن از طرف دیگر، تنها به‌دست اوست. این توصیه یک نوع اعتماد به خدا را در انسان به‌وجود می‌آورد که آن منطقی‌ترین اعتمادی است که هر کس باید در آن وارد شود تا در محرومیت‌ها نیز چندان گرفتار سرکوب درون نشود، حضرت در جای دیگر می‌فرمایند: «حُسْنُ تَوَكُّلِ الْعَبْدِ عَلَى اللَّهِ عَلَى قَدْرِ ثِقَتِهِ بِه‏»(154) نیكوئى توكل بنده بر خدا به قدر اعتماد اوست بر خدا. و از طریق این توصیه به فرزندشان آن اعتمادی که موجب بهترین توکل‌ها می‌شود به‌دست می‌آید.