کمی بر روی سخنان حضرت تأمل بفرمائید و عنایت کنید اگر قلب را در معرض نسیم این جملات قرار دهیم تا کجاها پرواز میکنیم. بعد از آنکه فرمودند: خود را در آنچه میان تو و دیگران است، میزان قرار ده و آنچه برای خود دوست داری، برای دیگران دوست بدار، مىفرمایند: «وَ اكْرَهْ لَهُ ما تَكْرَهُ لَها» و هر آنچه را براى خود بدی میشماری برای دیگر هم بد بشمار، تا یگانگی لازم بین انسانها واقع شود و انسانها بتوانند حقیقت خود را در آینهی وجود دیگران به تماشا بنشینند که آن زلالترین آینهای است که انسان میتواند خود را درست بنگرد. توصیهی اخیر حضرت گوهری است که انسان بتواند به دوستنداشتنهای دیگران احترام بگذارد، از آن جهت که میبیند چگونه حق دارد چیزهایی را دوست نداشته باشد و این در صورتی محترم است که همگی عزم داشته باشیم در ذیل اسلام زندگی را بگذرانیم. وقتی در ذیل اوامر و نواهی الهی به دوستنداشتنهای همدیگر نیز احترام گذاشتیم، به زیباترین شکل در زیر سایهی همدیگر زندگی میکنیم، زیرا پذیرفتهایم که انسان ذاتی سمبلیک دارد و نمیتوان او را وادار به زندگی در قالبی کرد که ما میخواهیم و او را از سیر به سوی آرمانهای الهیاش باز داریم. وقتی به جایی رسیدید که آن چیزى را كه نمىخواهید به سرتان بیاید، نخواهید بر سر دیگران بیاید، اراده کردهاید تا دیوارهای تنگ خودبینی را خراب کنید، در آن صورت طلوع آزادی را تجربه خواهید کرد.
وقتی به همان جهت که دوست ندارید شما را متهم به عملی کنند که انجام ندادهاید، دوست نمیدارید بیباکانه بقیه را متهم به عملی کنید که نمیدانید انجام دادهاند یا نه، در آن صورت از وجه خَلقی خود به وجه حقی خود نظر کردهاید و با خودِ دیگری بهسر میبرید که بریده از دیگران نیست و مثل خداوند که به همهی مخلوقات نزدیک است به همه نزدیک میشوید. در آن حال در کمال ناباوری میبینید حجابهاى بین شما و عالم غیب كنار رفته و با حقایق نورانى عالم وجود روبهرو شدهاید. باید باور كنیم با عمل به این دستورات جذبههاى عالم معنا به راحتى به سوى انسان مىآید و او را مىرباید و راه را جلوى شما باز مىكند.