تربیت
Tarbiat.Org

فرزندم این چنین باید بود[جلد اول](شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه)
اصغر طاهرزاده

چگونگی عبور از صراط

در روایت از امام صادق(ع) داریم: «مردم در طبقات مختلف از صراط عبور می‌کنند و صراط از مو باریک‌تر و از شمشیر برنده‌تر است. پس گروهی از صراط عبور می‌کنند مانند برق و کسانی از آن عبور می‌کنند مثل فرار اسب و دسته‌ای از آن با شکم و دست عبور می‌کنند و برخی با پا عبور می‌کنند و گروهی با اُفت و خیز عبور می‌کنند، گاهی بخشی از آتش او را می‌گیرد و گاهی رهایش می‌کند». بعضى‏ها مدت طولانى بر روى پل صراط حركت مى‏كنند تا در نهایت به بهشت برسند. نه یك‌باره به جهنم مى‏روند و نه به سرعت به بهشت، بلكه روى پل صراط همچون سوسمار راه مى‏روند یعنى با پا راه نمى‏روند با شكم راه مى‏روند. انتهاى پل صراط به بهشت ختم مى‏شود امّا صراط روى جهنم است. یعنى در هنگام حركت بر روى پل صراط آتش جهنم او را بیچاره مى‏كند، یكى از پاهایش در جهنم مى‏رود و مى‏سوزد و وقتى این پا را بالا كشید پاى دیگرش در جهنم مى‏رود، آن پایش را از جهنم بیرون مى‏آورد، دستش مى‏سوزد، خلاصه جان مى‏كند تا از پل صراط ردّ شود. این تجسّم زندگى كسى است كه نمى‏داند مذهبى باشد یا نه، هم دین را مى‏خواهد هم دلش به دنیاست. گفت:
سَبْحه بر كف، توبه بر لب، دل پر از شوق گناه

معصیت را خنده مى‏آید ز استغفار ما

گاهى اوقات معصیت هم از توبه‌ی انسان مى‏خندد. این وقتی است که هنوز شوق به گناه داریم ولى در ظاهر از گناهمان استغفار مى‏كنیم. ملاحظه فرمودید حضرت فرمودند: بعضى از مؤمنان مثل برق از پل صراط مى‏گذرند. اینها همان بسیجیان واقعى هستند كه اصلاً هوس دنیا ندارند، مى‏روند و به سرعت هم مى‏روند. امام خمینىقدس‏سره فرمودند: بعضى از بسیجیان ما را گذاشتند و رفتند و ما شرمنده‏ایم كه آنها رفتند و ما ماندیم.
اگر كسى این مطلب را براى خود حل كند كه دنیا رفتنى است و رفتنى بودن دنیا را ببیند، مسائل زندگی او را گرفتار خود نمی‌کند که از زندگیِ ابدی خود غافل شود. مشکلِ کار هوس‌های دنیایی است و تن‌دادن به آن‌ها. مى‏گویند شخصى در ماه مبارك رمضان وقتى از خواب بیدار شد دید هوا روشن شده و او سحرى نخورده است، پشت خود را به روشنایی کرد و غذایش را خورد با این نگاه که هنوز روز نشده است. مولوی می‌گوید:
روشن است این لیک از طمع سحور

آن خورنده چشم می‌بندد به نور

چون طمع خورشید را پنهان کند

نه عجب‌گر پشت بر برهان کند

این شخص نمى‏تواند به قیمت گرسنگى ماه رمضان دیندارى كند. مى‏خواهد هم روزه بگیرد، هم شكمش را از غذا پر كند و لذا روشنایی خورشید را ندیده مى‏گیرد. اگر به او از دنیا و انتقال‏ش از یک طرف و مسافر بودن انسان از طرف دیگر خبر دهی به راحتی انکار می‌کند چون اگر انتقال دنیا و مسافر بودن خود را ببیند باید خیلى از چیزها را نخواهد و از خیلى میل‏ها دل بكند، هرچند كار بسیار زیبایى است و انسان را وارد دنیاى زیبایى مى‏كند ولى آسان هم نیست. این‌جاست که اگر انسان از زوال دنیا غفلت كند فرصتى را كه در دنیا دارد تا خود را براى آن جهان آماده كند، از دست مى‏دهد، بدون آن كه چیز واقعى به دست آورده باشد.