حضرت در ادامه مىفرمایند: «وَ تَفَقَّهْ فِى الدّین» تفقّه از نظر معنا با تعقّل پیوندى نزدیك دارد امّا دقیقا هم به معناى آن نیست. تعقّل یعنى خوب فكركردن و تفقّه یعنى تعقّل صریح، یعنى تعقّلى كه عمیقتر بوده و انسان نفوذ بیشترى برای فهم موضوعات از خود نشان دهد. اصطلاح «فقیه» هم كه اكنون در عرف ما رایج است با معناى تفقه تفاوت دارد. از قرن سوّم هجرى به عدهاى از دانشمندان كه در فروع دین، تخصصهاى خاصى پیدا كردند اصطلاحا «فقیه» گفتهاند. ولى قبل از آن در متون دینى اصطلاح «تفقه» به معناى عمیق فكركردن در دین بوده است و در قرآن هم به همین معنا آمده. حال چه عمیق فكركردن در فروع دین و چه عمیق فكركردن در اصول دین.
حضرت مىفرمایند فرزندم! در دین، عمیقاً فكر كن. امام این سخن را میگویند تا فرزندشان را حقیقتاً نجات دهند چون خوب مىدانند راه نجات همین است و بس. ما به چند شكل مىتوانیم با دین برخورد كنیم. یكى اینكه در اصول دین نیز از افكار دیگران تقلید كنیم. دیگر اینكه دربارهی دین، فقط مطالبى بدانیم. شکل دیگر این است كه علاوه بر دانستن مطالب دینی، مقدارى هم سعی کنیم دین را بفهمیم، مثل اینکه کتابهای علماء بزرگ را بخوانیم و مطالب و موضوعات آنها را درک کنیم. ولی شکل دیگرِ برخورد با دین این است كه شدیداً در فهم موضوعات دینی تلاش کنیم تا به عمق مطالب آن دسترسی پیدا نماییم، به گونهاى كه مبنای سازمان فكرىمان مبتنی بر دین باشد. پیداست كه مراد حضرت در اینجا برخورد آخرى است. حضرت مىفرمایند: دین را عمیق بفهم چون دینِ خدا لایههایی دارد که به سادگی ظاهر نمیشود. از آن جا كه ما با دینِ خدا آنطور که شایسته است برخورد نکردهایم ضربههاى زیادى خوردهایم. فهم ضعیف در دیندارى جای وسوسههای شیطانی را باز میگذارد، این بدیهی است كه عبادات هركس را به اندازهاى قبول مىكنند كه در دین تفقه کرده است به همین جهت نماز همه به یك اندازه قبول نمىشود چون فهمی که از نماز دارند یکسان نیست، متأسفانه ما در دورانی زندگى مىكنیم كه سطحىنگرى همه را گرفتار کرده و به تعبیر «رنه گنون» کمیّت بر همهچیز سیطره پیدا کرده است. در سطحىنگرى، انسانها به كمّیّتها اهمیت میدهند و همین امر باعث مىشود كه افراد به جاى عمق بخشیدن به دانستههایشان، در فكر زیادكردن آنها باشند و عملاً عمیق فكركردن از آنها گرفته شده و نور حكمت در آنها كشته شده. بنا به توصیهی حضرت که میفرمایند: «در دین تفقه کنید» سعی بفرمائید كه از عمیقفهمیدنِ دین خسته نشوید، برداشتهای سطحى لایهی اولیهی دین است نباید دین الهی را در همان سطح خلاصه کرد. بعضىها به جهت غفلت از تفقه در دین عادت كردهاند در جلساتی حاضر شوند که موضوعات سطحیِ دین را همواره تکرار میکنند، چون باور ندارند دین خدا لایهها و بطنهای عمیقتری هم دارد، گویى زندگىشان شده همین موضوعات تکراری، این افراد با این كار رشد عقلی خود را از بین میبرند و در قیامت باید پاسخگوى این سستیها باشند که چرا استعداهای خود را در فهم دین رشد ندادند. تکرار عبادات، غیر از توقف در فهم موضوعات تکراری است، در عبادات کار ما عمق بخشیدن به آن چیزی است که عقل متوجه آن شده است و از این جهت عبادات، فهم عقلی ما را قلبی میکند.
خود را طوری باید رشد دهید که از هر موضوع دینی لایهها و بواطن آن از منظر شما پنهان نماند چون آیات و روایات هر کدام هزاران بطن دارند، اگر خود را مشغول حرفهاى سطحى کردید از حقایق عمیق دین باز مىمانید. اگر از مطالب همین نهجالبلاغه به طور سطحی عبور کردید و مثل خواندن روزنامه آن را خواندید نباید انتظار داشته باشید به مقصود اصلی حضرت علی(ع) در این خطبهها و نامهها و حکمتها دست یابید. این کلمات از انسان حکیمی صادر شده که تنها با تعمق و تفقه میتوان به منظور گویندهی آن نزدیک شد.