1- كتابِ حاضر مجموعهی سخنرانىهاى استاد طاهرزاده در شرح نامهی 31 نهجالبلاغه است كه طى 52 جلسه در سالهاى 74-1373 ایراد گردیده و بحمداللّه مورد توجّه و استقبال عدهی كثیرى از خواهران و برادران ایمانى قرار گرفت. از آن جایی كه بسیارى از عزیزان مایل بودند تا رهنمودهاى امیرالمؤمنین(ع) را در دستگاهِ انسانشناسى و تربیتى اسلام براى خود دنبال كنند، از همان روزهاى اوّل پیشنهادِ چاپ مباحث شد تا اینكه گروه فرهنگى المیزان به خواستِ الهى مفتخر به انجام آن کار گشت و لذا بیست جلسه از آن مباحث را بعد از بازبینی توسط استاد در این مجلد خدمتتان عرضه مىدارد و بقیهی آن در جلد دوّم ارائه میشود تا إنشاءالله بتوانیم از چشمهی سرشارِ رهنمودهاى آن امامِ معصوم كه به حق نیاز به دقت و تأمل زیادی دارد، بهرهی كافى و وافى ببریم.
2- وقتی به رهنمودهای مولی الموحدین(ع) به فرزندشان با دقت مینگرید ملاحظه خواهید کرد با راهنماییهایی روبهرو هستید که روح زندگی صحیح در روی زمین را در بر دارد و نهتنها آن رهنمودها کهنه نشده بلکه باید گفت: روز به روز به صورتی زندهتر خود را مینمایاند تا زندگیها را از ظلماتی که با شدت بیشتر ظهور کرده، رهایی بخشد.
3- همچنان که ملاحظه خواهید کرد این نامه مجموعهی نصایح سادهای نیست که یک پدر به فرزند خود نوشته باشد، بلکه یک منظومهی فکری است که میتواند مبنای شخصیت علمی و عملی انسانها را تشکیل دهد تا هرکس در هر مرحله از زندگی خود بهترین انتخاب را انجام دهد و از جهتگیری اصلی زندگی که سلوک إلی الله است باز نماند.
4- با توجه به اینکه زندگی میدان جنگ با قدرتهای شیطانی است و پیروزی ما تنها در گرو اقامهی حق و عدل است و حق و عدل تنها در فرهنگ اهل البیت(ع) به ظهور حقیقی خود رسیده، به خوبی جرأت میکنیم در ذیل این فرهنگ به عالیترین اهداف انسانی خود و جامعه بیندیشیم و هیچ یأس و ناامیدی را به خود راه ندهیم و بدین لحاظ میتوان گفت: در این نامه شما با فرهنگ اهلالبیت(ع) به صورت کاربردی روبهرو میشوید.
5- اگر پذیرفتهاید شناخت امکانهای فرهنگیِ یک ملت در ادامهی راه به او کمکهای اساسی میکند، نمیتوانید برای نظر به افقهای متعالی زندگی از نامهای که مولی الموحدین(ع) به بهانهی نامه به امام حسن(ع)، به همهی جوانان تاریخ نوشتند، چشم بردارید و از درک کلنگرِ آن نامهی بلند غافل باشید و در نتیجهی آن غفلت، نسبت به تناسب بین ظاهر و باطنِ زندگی حیران گردید.
6- در زمانهای که فرهنگ سکولار غربی اراده کرده است تا تمام نسبتهای بشر را با عالم قدس و معنویت در هم بریزد و تفکر تکنیکی را به جای تفکر معنوی بنشاند، رجوع به نامهی انسانی که یک دست در عالم قدس دارد و دست دیگر در زمین، بسیار زندگیساز است، تا نخواهیم زندگی را از نقطهی صفر آغاز کنیم و بر پریشانی خود بیفزائیم.
7- همه میدانیم تأثیر سبک زندگی در امور مختلف قابل انکار نیست و به هیچ وجه نمیتوان نسبتِ بین ظاهر و باطنِ زندگی را نادیده انگاشت و لذا هر اندازه که از حقیقت فاصله بگیریم به همان اندازه ظاهر زندگی بیمعنا و پوچ خواهد شد و تلاطمی سهمگین وجود ما را در برمیگیرد. در چنین شرایطی از طریق رهنمودهای مولی الموحدین(ع) در نامه به فرزندشان میتوانیم مسیرِ رجوع به حقیقت را باز یابیم و در سایهی آن سبک از زندگی، خود را از تلاطم موجود رهایی بخشیم و به هویت اسلامی خود برگردیم و زندگی خود را از قرار داشتن در ذیل زندگی غربی آزاد کنیم.
8- در شرایطی قرار داریم که متأسفانه شکل زندگی و امور عادیِ روزمرّه، نقشی اساسی پیدا کرده و حقیقتیابی به حاشیه رفته و امور زندگیِ معمولی به عنوان مسائل مهم زندگی، جای حقیقت را گرفته و سخن گفتن از موضوعاتی بالاتر از موضوعات معمولی زندگی، سخنان بیوجه قلمداد میشود. در چنین شرایطی اگر به داد خود و جامعهی خود نرسیم، به سطحیترین شکل حیات سقوط خواهیم کرد و همهچیز را در برآوردنِ غرایز و بر اساس مشهورات دنبال میکنیم، در این شرایط است که ملاحظه خواهید کرد چقدر نامهی مولی الموحدین(ع) زندگیساز است و چگونه انسان را از بیمعناییِ دوران رهایی میبخشد. إنشاءالله. و به این امید کتاب را تقدیم میکنیم.
گروه فرهنگی المیزان